ما تو را جز رحمت برای عالم ها نفرستادیم
وما أرسلناك إلا رحمة للعالمين (انبیاء 1077)
این سؤال را هر شخص اندیشمندی باید از خود بپرسد و با تعقل و تحقیق در قرآن پاسخ آنرا پیدا کند و این تنها گوشه ای از پاسخ هاست که می توانیم در قرآن پیدا کنیم و قرآن بارها ما را به تفکر و تدبر در آیاتش دعوت کرده !؟ لذا ابتدا باید بفهمیم رحمت یعنی چه!؟
چون در آیه زیر منظور از رحمت ، یک شخص است به وسعت همه چیزها و هم پاداشی برای مؤمنان است :
و براى ما در اين دنيا و در جاودانگی نیکی مقرر دار، زيرا كه ما به سوى تو هدایت شده ایم» فرمود: «عذاب خود را بوسیله او به هر كس بخواهم مىرسانم و رحمتم همه چيز را فرا گرفته است و به زودى او را براى كسانى كه پرهيزگارى مىكنند و زكات مىدهند و آنان كه به آيات ما مؤمن می شوند، مقرّر مىدارم * واكتب لنا في هذه الدنيا حسنة وفي الآخرة إنا هدنا إِليك قال عذابي أصيب به من أشاء ورحمتي وسعت كل شيء فسأَكتبها للذين يتقون ويؤتون الزكاة والذين هم بآياتنا يؤمنون (7:156)
پس خداوند بوسیله رحمتش که همه چیز را فرا گرفته ، هم عذاب می رساند و هم نجات دهنده است و آیا پیامبر عذاب رسان یا منجی بشریت است؟
و ما را بوسيله «رحمت » خود از قوم کافر نجات بده ! ونجنا برحمتك من القوم الكافرين (10:86)
و هنگامی که امر ما فرا رسید، «هود» و کسانی را که با او ایمان آورده بودند، بوسيله رحمت خود نجات دادیم؛ و آنها را از عذاب شدید، رهایی بخشیدیم! وَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا هُودًا وَالَّذِينَ آمنوا معه برحمة منا ونجيناهم من عذاب غليظ (11:58)
و هنگامی که امر ما فرا رسید، صالح و کسانی را که با او ایمان آورده بودند، بوسيله رحمت خود و از رسوایی آن روز، رهایی بخشیدیم؛ چرا که مالک تو قوی و شکست ناپذیر است! فَلما جاء أَمرنا نجينا صالحا والذين آمَنُوا معه برحمة منا ومن خزي يومئذ إن ربك هو القوي العزيز (11:66)
و همچنین خداوند رحمت خود را پاداشی برای مؤمنان مقرر کرده و آیا پاداش مؤمنان پیامبر است!؟
هرگاه کسانی که مؤمن به «آیات ما» شده اند و نزد تو آیند،پس بگو: «سلام عليكم پروردگار شما، این رحمت را بر خود مقرر كرده ، بی شک هر كس از شما كه از روى نادانى كارى بد كند، آنگاه توبه كند و نيكوكار شود، بداند كه او آمرزنده و رحمت دهنده است * وإذا جاءك الذين يؤمنون بآياتنا فقل سلام عليكم كتب ربكم على نفسه الرحمة أنه من عمل منكم سوءا بجهالة ثم تاب من بعده وأصلح فأنه غفور رحيم (54 انعام)
ای مالک و مدبر؛ پس از آنکه ما را هدایت کردی ذهنمان را دچار لغزش نكن و از رحمت خود به ما ببخش که تو بسیار بخشنده اي * ربنا لا تزغ قلوبنا بعد إذ هديتنا وهب لنا من لَدنك رحمة إنك أنت الوهاب (3:8)
و رحمت خدا ، فضل اوست و آیا پیامبر فضل خداست؟
رحمت خود را به هر كس كه بخواهد اختصاص می دهد و الله داراى فضلی عظیم است. يختص برحمته من يشاء والله ذو الفضل العظيم (3:74)
و همچنین خداوند رحمت خود را پاداشی برای شهیدان مقرر کرده و کسانی که در راه خدا کشته شدن و آیا پاداش شهیدان پیامبر است!؟ پیامبر به چه دردشون میخوره ؟
اگر هم در راه الله کشته شوید یا بمیرید، آمرزش الله و «رحمتش» از تمام آنچه آنها جمع آوری می کنند، بهتر است!* ولئن قتلتم في سبيل الله أو متم لمغفرة من الله ورحمة خير مما يجمعون
(3:1577)
بگو: به فضل الله و رحمتش بايد شاد شوند و اين از هر چه جمع مي كنند بهتر است.* قل بفضل الله وبرحمته فبذلك فليفرحوا هو خير مما يجمعون (10:58)
و رحمت خدا پاداش نور است و آمرزیدن گناهان و آیا پیامبر نور است و یا گناهان را آمرزش میداد؟
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، بترسید از الله و به رسولش ايمان بياوريد تا به شما دو بهره عطا كند از رحمتش !؟ و برای شما نوری قرار دهد تا با آن ادامه حیات دهید و شما را بيامرزد * يا أيها الذين آمنوا اتقوا الله وآمنوا برسوله يؤتكم كفلين من رحمته ويجعل لكم نورا تمشون به ويغفر لكم (57:28)
خیر!؟ چون خداوند نور عالم هاست و نور هدایتگر است و آمرزش هم تنها خاص خداست و ربطی به پیامبر نداشت:
الله نور آسمانها و زمين است، الله هر كه را بخواهد با نور خويش هدايت مىكند * الله نور السماوات والأرض . . يهدي الله لنورهِ من يشاء (24:35)
هيچ يك از این كارها مربوط به تونيست ؛ يا توبه آنان را مي پذيرد ، يا عذابشان مىكند
لَيس لك من الأمر شيء أَو يتوب عليهم أَو يعذبهم (3:1288)
و رحمت خدا همان آیات خداست که بیناکننده مردم و هدایتگر آنهاست!؟ پس آیا پیامبر آیات خداست و آیا پیامبر هدایتگر مردم بوده یا بینا کننده مردم یا درمانگر افکار مردم بوده؟
یا بگویید اگر این کتاب بر ما فرستاده میشد البته از آنها هدایت یافته تر میشدیم اينك از جانب مالکتان براى شما بیان کننده ای آمده و هدایتگر و رحمت است، پس كيست ستمكارتر از آن كس كه آيات الله را تکذیب کند و از او باز دارد؟ بزودی کسانی که از آیات ما بازمی دارند را به عذاب خوار کننده ای بدانچه بازمیداشتند کیفر می دهیم * أو تقولوا لو أنا أنزل علينا الكتاب لكنا أهدى منهم فقد جاءكم بينة من ربكم و هدى و رحمة فمن أظلم ممن كذب بآيات الله و صدف عنها سنجزي الذين يصدفون عن آياتنا سوء العذاب بما كانوا يصدفون (انعام 157)
این بينا کننده مردم و هدایتگر و رحمت است براى قومى كه يقين دارند * هذا بصائر للناس و هدى و رحمة لقوم يوقنون [ جاثية 20 ]
بىگمان، اين قرآن بر فرزندان اسرائيل ، بيشتر آن کسی را كه آنان در بارهاش اختلاف دارند حكايت و معرفی مىكند و به راستى كه او، هدايتگر و رحمت براى مؤمنان است *إن هذا القرآن يقص على بني إسرائيل أكثر الذي هم فيه يختلفون (76) و إنه لهدى و رحمة للمؤمنين [ النمل 77 ]
خیر !؟ چون پیامبر نه هدایتگر بود و نه مالک زیان و یا هدایتی برای ما بود:
تو فقط آگاهی دهندهاى، و براى هر قومى هدايتگري است.* إنما أنت منذر ولكل قوم هاد (رعد 7)
بگو: «من براى شما مالک زيان و رشد و هدايتى نیستم * قل إني لا أملك لكم ضرا ولا رشدا (جن 211)
بلکه او مأمور بود تا این هدایتگر و رحمت را به مردم معرفی کند:
و ما كتاب را بر تو نازل نكرديم، مگر براى اينكه آن کسی را که در او اختلاف كردهاند، براى آنان معرفی کنی و براى مردمى كه مؤمن می شوند ، هدایتگر و رحمت است * وما أنزلنا عليك الكتاب إلا لتبين لهم الذي اختلفوا فيه وهدى ورحمة لقوم يؤمنون ( النحل 64 )
اى مردم، قطعأ، براى شما از جانب پروردگارتان موعظه کننده ای آمده و درمانى براى آنچه در ذهن هاست و هدايتگر و «رحمت» براى مؤمنين است.* يا أيها الناس قد جاءتكم موعظة من ربكم وشفاء لما في الصدورِ وهدى ورحمة للمؤمنين (10:57)
و رحمت خداست که به زمین برکت می دهد پس برکات و نعمت های خدا از آثار رحمت اوست و رحمت خداست که در قیامت مردگان را زنده می کند!؟ و آیا پیامبر می توانست به زمین برکت دهد و آیا او می تواند مردگان را زنده کند؟
به آثار رحمت الله بنگر که چگونه زمین را بعد از مردنش زنده میکند؛ چنین کسی زنده کننده مردگان است؛ و او بر همه چیز تواناست! فانظر إلى آثار رحمت الله كيف يحيي الأرض بعد موتها إن ذَلك لمحيي الموتى وهو على كل شيء قدير(30:50)
خیر!؟ پیامبر مالک نفع و ضرر خودش نبود « قل لا أَملك لنفسي ضرا وَلا نفعا (10:49)»
چه برسه به اینکه چیزی رو خلق کنه و یا مرگ و زندگی کسی دستش باشد و در آیه زیر منظور از «ولا يملكون لأنفسهم ضرا ولا نفعا» پیامبر است که خالق نبوده و اختیار حیات و مرگ کسی را نداشته ،
و به جاى او خدايانى براى خود گرفته اند كه چيزى را خلق نمىكنند و خود خلق شدهاند و اختيار نفع ويا ضرري براى خود ندارند و نه مرگى را در اختيار دارند و نه حياتى و نه رستاخيزى را. واتخذوا من دونه آلهة لا يخلقون شيئا وهم يخلقون ولا يملكون لأنفسهم ضرا ولا نفعا ولا يملكون موتا ولا حياة ولا نشورا (25:3)
نا امیدی از رحمت خدا کفر و گمراهیست !؟ پس آیا نا امیدی از پیامبر با عث گمراهی و کفر می شود؟
گفت: «جز گمراهان، چه کسی از «رحمت » پروردگارش نا امید میشود؟!» قال ومن يقنط من رحمة ربه إلا الضالون (15:56)
خیر !؟ چون او مالک ضرر و رشدی برای ما نبود و عمل ما ربطی به او ندارد:
بگو: «من براى شما مالک ضرر و رشدی نیستم * قل إني لا أملك لكم ضرا ولا رشدا (72:21)
بگو: عمل من به من اختصاص دارد، و عمل شما به شما اختصاص دارد. فقل لي عملي وَلكم عملكم أَنتم (10:41)
یعقوب به پسرانش میگوید از روح خدا مأیوس نشوید یعنی در حقیقت گفته؛ به او توکل کنید!؟ اما مفسران و مترجمان با ترفند و فریب و برای کتمان روح خدا ؛ گفتند که روح یعنی رحمت و پیامبر را رحمت عالم ها معرفی کردند !؟ پس آیا می شود به پیامبر توکل کرد؟
اى پسران من، برويد و از يوسف و برادرش جستجو كنيد و از روح الله نوميد مباشيد، زيرا جز گروه كافران كسى از روح الله نوميد نمىشود.» * يا بني اذْهبوا فتحسسوا من يوسف وأخيه ولا تيأسوا من روح الله إنه لا ييأس من روح الله إلا القوم الكافرون (12:87)
خیر !؟ چون او وکیل ما نبود و توکل بر او شرک و کفر است:
بگو ؛من بر شما وکیل نيستم.!؟* قل لست عليكم بوكيل (6:66)
پس پیامبر رحمت خدا برای عالم ها نیست!؟ بلکه رحمت خدا ، امر خداست:
گفتند: تعجّب مىكنى از «أمر الله» كه «رحمت الله» است و بركاتش براهل بیت شماست؟
بىگمان، او ستودهاى بزرگوار است * قالوا أتعجبين من أمر الله رحمت الله وبركاته عليكم أهل البيت إنه حميد مجيد (11:73)
و رحمت خدا ، امر خدا و رسول اوست:
ما نازلش كرديم در شبى فرخنده ، كه ما آگاهی دهنده بوديم ، « امری » از جانب ما ست ؛ما همواره فرستنده اش بوديم؛ «رحمتى» از پروردگارت است، كه او شنواى داناست * إ نا أنزلناه في ليلة مباركة إنا كنا منذرين(3) أمرا من عندنا إنا كنا مرسلين ( 5) رحمة من ربك إنه هو السميع العليم (44:6)
و روح از امر خداوند است ، پس روح و رحمت و امر یکی هستند:
و از تو در باره روح مىپرسند، بگو: «روح از امر صاحب اختیار من است و به شما از دانش جز اندكى داده نشده است.» * و يسألونك عن الروح قل الروح من أمر ربي و ما أوتيتم من العلم إلا قليلا [ إسراء 85 ]
و خداوند متعال رسولش ، که روحی از امرش می باشد را نوری گردانده تا بوسیله او بندگانش را هدایت کند و اوست که کتاب را وحی می کند و معلم کتاب و حکیم است و تنها توسط او می توان به خدا مؤمن شد:
هیچ بشری را نسزد که الله با او سخن گوید،جز به وحی یا از پشت حجابی یا رسولی می فرستد پس وحی می کند به اذن خویش آنچه را بخواهد ؛ یقیناً او بلند مرتبه و حکیم است و بدین خاطر روحی از امر خود را به سوی تو وحی کردیم ، تو نمی دانستی کتاب و ایمان چیست!؟ ولی او را نوری گرداندیم تا هر کدام از بندگانمان را که بخواهیم به وسیله او هدایت کنیم و بی شک هدايت کننده به راه راستی * و ما كان لبشر أن يكلمه الله إلا وحيا أو من وراء حجاب أو يرسل رسولا فيوحي بإذنه ما يشاء إنه علي حكيم (51) و كذلك أوحينا إليك روحا من أمرنا ما كنت تدري ما الكتاب و لا الايمان و لكن جعلناه نورا نهدي به من نشاء من عبادنا وإنك لتهدي إلى صراط مستقيم [52 شوری]
پس امر خدا ، هدایتگر ما به راه راست است و او نور و روح و رحمت است که باید به او ایمان بیاوریم:
آيا جز اين انتظار دارند كه فرشتگان به سويشان بيايند ، يا «امر پروردگارت» بيايد؟ * هل ينظرون إلا أن تأتيهم الملائكة أو يأتي أمر ربك (16:33)
پس امر خدا ، نور ، روح و رسول خداست ، که یاد و آیات اوست ؛ و خداوند او را در همه زمانها و برای هدایت کردن همه قوم ها فرستاده است پس منظور از آیات خدا در قرآن ، رسول خداوند است که بصورت انسانی کامل بر مریم نمایان شد و پیامبر نیز او را در عرش ملاقات کرد و به او ایمان آورد و ما نیز باید به او ایمان آوریم تا هدایت شویم:
آيا انتظارشان جز اين است كه فرشتگان به سويشان بيايند، يا پروردگارشان بيايد، يا «برخی از آيات پروردگارشان» بيايد؟ روزى كه «برخی از آيات پروردگارشان» آيد، كسى كه قبلاً به او ايمان نياورده بود يا خيرى در ايمان خود به دست نياورده، ايمان آوردنش سود نمىبخشد؛ هل ينظُرون إِلا أَن تأتيهم الملائكة أَو يأتي ربك أَو يأتي بعض آيات ربك يوم يأتي بعض آيات ربك لا ينفع نفسا إِيمانها لم تكن آمنت من قَبل أَو كسبت في إِيمانها خيرا(6:158)