مسأله جاریه در اسلام
تمام مذاهب اسلامی بر این باور هستند که مرد می تواند بدون اذن جاریه و بدون داشتن نکاح با او آمیزش جنسی داشته باشد. تعداد جاریه هم معین نشده است، یعنی می تواند با تعداد نامحدود جاریات(کنیز ها) همین کار را بکند. در کتاب ابن عابدین که حنفی مذهب بوده، آمده است: اگر یک مرد هزار تا جاریه داشته باشد، و می خواهد یک جاریه دیگری را هم بگیرد، و زن آن مرد به او در این امر اعتراض کرده باشد، خوف این وجود دارد که این زن کافر است (!) چرا که حلال (!) خداوند را حرام شمرده است. در مسأله جاریه بین مذاهب اسلامی اتفاق نظر وجود دارد. بعد از این که در غرب بردگی محو شده در عالم اسلام هم این از بین رفته و امروز خیلی از مسلمانان می گویند که در اصل اسلام هم هدف از بین بردن بردگی را داشت، ولی چون اوضاع مساعد نبود، این مسأله آهسته و به تدریج انجام شد. اما در اصل اسلام هدف از بین بردن بردگی را نداشت، بلکه کلا از بین برده بود:
فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ [1]
پس چون با كسانى كه كفر ورزيده اند برخورد كنيد گردنها[يشان] را بزنيد تا چون آنان را [در كشتار] از پاى درآورديد پس [اسيران را] استوار در بند كشيد سپس يا [بر آنان] منت نهيد [و آزادشان كنيد] و يا فديه [و عوض از ايشان بگيريد] تا در جنگ اسلحه بر زمين گذاشته شود اين است [دستور خدا] و اگر خدا مى خواست از ايشان انتقام مى كشيد ولى [فرمان پيكار داد] تا برخى از شما را به وسيله برخى [ديگر] بيازمايد و كسانى كه در راه خدا كشته شده اند هرگز كارهاي شان را ضايع نمى كند.
در آیه دو راه کار برای مسلمانان ارائه شده است:
- رها کردن بدون قید و شرط ؛
- فدیه گرفتن در مقابل آزادی آنان؛
آیا با وجود این آیه کریمه می توانیم بگوییم که جایی برای اسارت در اسلام مانده است؟ بعد از جنگ بدر پیامبرصلی الله علیه وسلم همین کار را کرده بود، تعدادی از اسیران را آزاد کرد و از برخی از اسیران فدیه گرفت. خود فدیه اسرا هم دو نوع بود،شماری از اسیران با پرداخت اموالی که از مکه فرستاده شد آزاد شده اند، و برای قسمتی دیگر فدیه – آموختن سواد به مسلمانان بود. بر هر حال همه اسیران در نتیجه آزاد شده اند و به بردگی گرفته نشدند. اما بزنگاه مسأله: اگر این اسراء زن باشند، آیا می توان با آنان آمیزش جنسی داشته باشد؟ قطعا با آن اسیران بدون نکاح نمی شود آمیزش جنسی داشت. فقط یک استثنا در این مسأله وجود دارد که مخصوص پیامبر صلی الله علیه وسلم در ارتباط با ماریه قبطیه از مصر است:
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا [2]
اى پيامبر ما براى تو آن همسرانى را كه مهرشان را داده اى حلال كرديم و [كنيزانى] را كه خدا از غنيمت جنگى در اختيار تو قرار داده و دختران عمويت و دختران عمه هايت و دختران دايى تو و دختران خاله هايت كه با تو مهاجرت كرده اند و زن مؤمنى كه خود را [داوطلبانه] به پيامبر ببخشد در صورتى كه پيامبر بخواهد او را به زنى گيرد [اين ازدواج از روى بخشش] ويژه توست نه ديگر مؤمنان ما نيك مى دانيم كه در مورد زنان و كنيزانشان چه بر آنان مقرر كرده ايم تا براى تو مشكلى پيش نيايد و خدا همواره آمرزنده مهربان است.
این مورد استثنا در باره ماریه آن هم فقط برای پیامبر (ص) بوده است. مسلمانان اگر می خواهند با جاریه باشند، اولا باید با او ازدواج کنند. برای ازدواج هم مهریه باید بپردازند که آزادی جاریه – مهریه شان است. یعنی با ازدواج جاریه آزاد خواهد شد. متأسفانه، درکتب کل آیات مرتبط به مسأله جاریه اشتباه تفسیر شده است. مثلا در آیه 3 سوره نسا چنین آمده است:
وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُوا [3]
و اگر در اجراى عدالت ميان دختران يتيم بيمناكيد هر چه از زنان [ديگر] كه شما را پسند افتاد دو دو سه سه چهار چهار به زنى گيريد پس اگر بيم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد به يك [زن آزاد] يا به یک [از كنيزان] مالك شده ايد [زدواج کنید] اين نزديكتر است تا به ستم گراييد.
در اسلام بی بندو باری به نام جاریه(کنیز) وجود ندارد. جاریه ها و همه اسرا تا آن موقع که فدیه شان پرداخت شود، به خانواده های مسلمین فرستاده می شدند و مانند یکی از اعضای خانواده کنار مسلمانان زندگی می کرند. محرمیت هم از این رو بود.
اما اگر تفاسیر و ترجمه های قرآن را نگاه کنیم، خواهیم دید که چه قدر متفاوت با آن چه که گفتیم معنا و تفسیر کرده اند. در سوره مومنون چنین آمده است:
وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ * إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ [4]
آنهایی که فروج خودرا نگه دارند* مگر در مورد همسرانشان يا كنيزانى كه به دست آورده اند كه در اين صورت بر آنان نكوهشى نيست.
فرج را طوری معنی کردند که نزدیکی با ماملکت ایمنهم حلال خواهد شد. در حالی که فرج به معنی شگاف است که به قسمتی از بدن از ناف تا زانو (طبق احادیث) گفته می شود. و این قسمت را کنیزان (ما ملکت ایمان) بتوانند ببینند. دلیل هم برای ادعای ما آیات ذیل است:
- يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنكُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِن قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِينَ تَضَعُونَ ثِيَابَكُم مِّنَ الظَّهِيرَةِ وَمِن بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاء ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَّكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَلَا عَلَيْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْكُم بَعْضُكُمْ عَلَى بَعْضٍ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ [5]
اى كسانى كه ايمان آورده ايد قطعا بايد غلام و كنيزهاى شما و كسانى از شما كه به [سن] بلوغ نرسيده اند سه بار در شبانه روز از شما كسب اجازه كنند پيش از نماز بامداد و نيمروز كه جامه هاى خود را بيرون مى آوريد و پس از نماز شامگاهان [اين] سه هنگام برهنگى شماست نه بر شما و نه بر آنان گناهى نيست كه غير از اين [سه هنگام] گرد يكديگر بچرخيد [و با هم معاشرت نماييد] خداوند آيات [خود] را اين گونه براى شما بيان مى كند و خدا داناى سنجيده كار است.
اگر کنیزان مثل همسر باشند، چه لزومی دارد در وقت کشیدن جامه ها، اذن بگیرد، مگر غیر منطقی نیست برای کسی که ارتباط جنسی داشته، حالت بیرون آوردن جامه را نبیند؟!
- وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُوْلِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ [6]
و به زنان با ايمان بگو ديدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاكدامنى ورزند و زيورهاى خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه طبعا از آن پيداست و بايد روسرى خود را بر سينه خويش [فرو] اندازند و زيورهايشان را جز براى شوهرانشان يا پدرانشان يا پدران شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران شوهرانشان يا برادرانشان يا پسران برادرانشان يا پسران خواهرانشان يا زنان [همكيش] خود يا كنيزانشان يا خدمتكاران مرد كه [از زن] بى نيازند يا كودكانى كه بر عورتهاى زنان وقوف حاصل نكرده اند آشكار نكنند و پاهاى خود را [به گونه اى به زمين] نكوبند تا آنچه از زينتشان نهفته مى دارند معلوم گردد اى مؤمنان همگى [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه كنيد اميد كه رستگار شويد.
در آیه مذکور در لیست محارم "ما ملکت ایمان" هم ذکر شده که در دیدن بعضی قسمت از بدن مثل محارم دیگر هستند. (یعنی همان طوری که آنها نمی توانند ارتباط جنسی داشته باشند، کنیز و غلام هم نمی تواند).
جالب این جا است که " ما ملکت ایمانکم " را به معنی جاریه و یا کنیز ترجمه یا تفسیر می کنند، در حالی که شامل غلامان هم می شود. اما چون اشتباه معنی کردند و جواز نزدیکی دل به خواه با جاریه را داده اند، این طرف مسأله کلا به بن بست خواهد رسید، لذا غلام را حذف کرده، به معنی جاریه می پذیرند، می خواهند مشکل را حل کنند. اما آیا مشکل را حل کرده اند یا اسلام را یک دین شهوت رانی و بی بندبار معرفی کرده اند؟ قضاوت با خود تان است.
[1] محمد 4؛
[2] احزاب 50؛
[3] نسا 3؛
[4] مومنون 5و 6؛
[5] نور 58،
[6] نور 31؛
سلام بحث شما در این مورد عالی بود ولی نمیدونم چرا با این همه آشکاری و وضوح در این آیات باز سوءبرداشت در این مساله وجود دارد!!! خدا همه مارا به راه حقیقت رهنمون سازد! متشکرم
وعلیکم السلام آمین. متشکریم
تا به حال مطالب بسیاری در درسهایم در مورد برده داری در اسلام خوانده بودم و تفاسیر زیادی را نیز در این باب مرور کرده ام اما عجیب است که هیچ کدام به این آیه توجه
نکرده اند که برده داری در اسلام محو شد.
اما در عبارت والذینهم لفروجهم …او ما ملکت ایمانهم به نظر میرسد که مقصود همان ازدواج است . چرا این گونه نیست . آیا محارم میتوانند این قسمت را ببینند؟
با دقت بیشتر مقاله را مطالعه فرمایید
خوشحالم از این که مشخص شد که همه اسیران جزو ماملکت ایمانهم هستند. زیرا همیشه برایم سوال بود. اما میشود بگویید که چه کسانی و در چه زمانی این انحراف را در معنای ماملکت به وجود آوردند .به عبارت دیگر سیره مسلمین چه بوده؟
یکی از پسامدهای منفی اختلاط دین با سیاست است
با عرض سلام و تشکر خدمت نویسنده که دین اسلام را با این مطلب یاری کرده است من دین اسلام را خیلی دوست دارم البته شاید از ظاهرم مشخص نباشد در درسهایی که در رابطه با الهیات بود بحث برده داری در اسلام مطرح شده بود که اسلام به طور تدریجی برده داری را از بین برده است. و به احکام کنیز نیز در تفاسیر دقت کرده بودم که در دلم نتوانسته بودم آن را حل کنم و در دلم به دین اسلام خرده میگرفتم اما حالا به شفافیت و پاکی اسلام بیشتر پی بردم.
و علیکم السلام. الحمد لله. هدف مان همین است که شفافیت اسلام را نشان بدهیم