سوال: متأسفانه برخی جوانان بدون اجازه اولیا خود عقد نکاح می کنند. بسیاری از آنها زندگی زنا شویی دارند و بسیاری هم قبل ازنزدیکی جدا می شوند. این موضوع را از نظر فقهی و اجتماعی چگونه ارزیابی می کنید؟
جواب: در قرآن کریم دختران را محصنه یعنی پاکدامن نگاه داری شده از شر انسانهای متجاوز گر توصیف شده هست در لسان عربی (حصن ) به قلعه ای گفته میشود که به واسطه آن از دشمن در امن میمانند وبرای خانم ها نیز محصنه گفته شده هست که تا اونها به عمل زنا مبتلا نشده باشند واز شر متجاوز گران در امن بماند واین امنیت دختران را اولیاء شان واز زنان شوهر دار را شوهران شان تامین میکنند از همین خاطر برای زنان شوهر دار نیز در قران کریم محصنه گفته شده هست برای ازدواج در قران کریم یک شرط موجود میباشد اون هم پاکدامنی یعنی یک دختر پاکدامن نمیتوانند به یک پسر زنا کار عقد نکاح بکنند واین در قران کریم نهی شده هست زن زنا کار فقط با مرد زانی ویا با مرد مشرک عقد نکاح کرده میتوانند پس بیائیم در اصل مطلب یک دختر بخواهد عقد نکاح بکنند با یک پسر پس لازم هست که دختر پاکدامن با یک پسر با حیا عقد نکاح بکنند پس شناخت زانی بودن پسر از طرف دختر صعب میباشد واین کا ر را اولیاء دختر میتوانند به خوبی تثبیت بکنند در قرآن کریم نیز با اولیاء امر میکند که دختران تان به سرکشی وادار مسازید اگر اونها بخواهند بایک پسر ازدواج بکنند واون پسر نیز زانی نباشد نباید مانع آن ها شوید احادیثی که درباره با طل بودن نکاح بدون اذن ولی وارد شده باید به این نگاح مطالعه کرده شود یعنی در قران کریم ولی را موظف نموده هست که دختر پاکدامن شان نباید بایک پسر زانی عقد نکاح بکنند فقط دختری که بایک مرد غیر زانی بخواهند ازدواج بکنند آنگاه نباید مانع دختران شان شوند روایات ذیل را به این نگاح مطا لعه بکنید موافقت روایات با آیت قران کریم را خواهیم فهمید
عایشه ام المؤمنین می گوید که پیامبر(ص) سه بار تأکید کردند که: “هر زنی که بدون اجازه اولیا خود نکاح کند نکاحش باطل است.”۱
ابو موسی نیز چنتین روایت کرده که پیامبر(ص) فرموده اند: “عقد بدون حضور اولیا انجام ناپذیر است.”۲
پیامبر(ص) چنین می فرمایند: “نکاح بدون حضور اولیا و دو شاهد مطمئن نمی شود. نکاحی که به این صورت انجام گیرد باطل است.
اگر به توافق نرسند، سلطان – اولیا کسی است که اولیا ندارد.” ۳
سلطان به معنی مسئول بخش آن منطقه است.
تا آنجا که می دانیم، امروزه نکاح بدون اجازه اولیا انجام نمی گیرد. اما درجاهایی مسئولیت عقد نکاح را به عهده دارند. برای مثال در ترکیه شهرداری و در مسیحیان کلیسا است، مسئولین آنجا بعد از بررسی موقعیت زوجهایی که قصد ازدواج دارند، اگر مانعی برای نکاح وجود نداشت، با اجازه ای که به آنها داده شده زوجها را به عقد هم در می آورند و آنها را زن و شوهر اعلام می کنند. امروزه اغلب اذن اولیا برای جوانانی که هنوز رشید نشده اند خواسته می شود.
شرط حضور اولیا در نکاح را که پیامبر(ص) مطرح کرده برای این است که غیر از به توافق رسیدن زوجها این توافق از طرف کس دیگری هم تایید شود. در صورتی که اولیا وجود نداشته باشد و یا نخواهند که وظیفه شان را انجام دهند در این صورت، نماینده مسئول منطقه می تواند این کار را انجام دهد.
در اسلام شرط اجازه اولیا برای دختر باکره است. پیامبر(ص) چنین می فرمایند:
“نظر زن بیوه بر نظر اولیا او مقدم است. دختر باکره هم باید رضایت داشته باشد، اگر سکوت کند یعنی پذیرفته است.” ۴
حنسه که زنی بیوه بود را پدرش حزام، شوهر می دهد و حنسه که نمی خواست ازدواج کند، به پیامبر(ص) شکایت کرد و پیامبر(ص) این نکاح را که پدرش انجام داده بود ردش کرد.۵
ازدواج یک امر جدی است، برای اینکه راحت گشت و گذار کرد و خوش گذراند نباید نکاح کرد. وقتی عقد نکاح جاری می شود از آن لحظه حق و حقوق متقابل آغاز می شود.
در جوامع امروزی موانع زیادی در پیش راه ازدواج جوانان قرار داده شده است. این موانع به بروز مشکلاتی که در بالا اشاره کردیم باعث می شود. باید سعی کرد که جوانان را هر چه زودتر سرو سامان داده و حتی تحصیلات دانشگاهی را در دوران ازدواج ادامه بدهند. وظیفه ما این است که شرایط انجام این را فراهم سازیم.
۱٫ ابو داوود، نکاح ۲۰، ترمذی،نکاح ۱۴
۲٫ ابو داوود، نکاح ۲۰، ترمذی نکاح ۱۴
۳٫ ابو داوود، نکاح ۲۰، ترمذی نکاح ۱۴، ابن ماجه نکاح ۱۴
۴مسلم نکاح, باب ۱۹
۵٫ بخاری، نکاح باب ۴۲