بعضی از نامزدها برای اینکه مرتکب گناه نشوند نکاح می کنند. آیا این درست است؟
صرفاً برای ترس از گناه در دوران نامزدی با نامزد نکاح کردن درست نیست. شرطهای نکاح را در قران کریم خدای متعال توضیح می دهد. رعایت این شرطها واجب هست. با عمل به این شروط این نکاح صحیح می شود. غیر از این آن نکاحی که بدون رعایت پیش شرط های ان بسته شود باطل است. مثلا اگر پسر و دختر با هم به توافق رسیده و مخفیانه نکاح کنند این صحیح نیست. این فقط یکی از شروط نکاح است. پس شرطهای دیگر چه می شود. شرط دیگر نکاح اذن ولی است. مثلا اگر پدر طرفین راضی نباشند یک نفر ولی بجای آنها به نکاح شاهد می شود. این هم شرط دیگر است. علاوه بر این مرد باید به زن مهریه دهد. شرط دیگری اعلام رسمی این ازدواج است که این هم واجب می باشد. مثلا کسی که امکان ندارد می تواند چند نفر را جمع کند و یک مجلس کوچک بر پا کرده و در آن این ازدواج را اعلام کند و کسی که برایش میسر است باید عروسی کند و خبر ازدواجش را به مردم بدهد. اگر تمامی این شروط رعایت گردد، آنگاه نکاح صحیح خواهد بود.
یعنی بدون رضایت ابوین می توانند ازدواج کنند و نکاح کنند؟
البته، ولی رضایت ابوین لازم است. ولی اگر تصمیم آنها در مخالفت با ازدواج بر اساس یک رویکرد نادرست باشد، مثلاً قصدشان این باشد که دخترشان با یک فرد پولدار ازدواج کند، و اجازه ندهند فرزندشان با کسی که او را دوست دارد ازدواج کند، دیگر این اذن ساقط است زیرا ستون خانواده محبت است.
خلاصه، نکاح کردن نامزدها فقط بخاطر مقاربت جنسی درست نیست. شروط دیگر ازدواج نیز باید رعایت کرد. رسول خدا نیز می فرماید که در نکاح برکت است. چون بعد از نکاح جوانان ازدواج می کنند و باهم زندگی می نمایند. اما اگر بعد از نکاح آنان مدت طولانی ازدواج را انتظار می کنند شاید مشکلاتی رخ می دهد که در میان آنان سردی شود.