حضرت ابراهیم (ع)
آیاتیی که مرتبط به حضرت ابراهیم (ع):
· وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ [1]
(به خاطر بياوريد) هنگامي كه خداوند ابراهيم را با وسائل گوناگوني آزمود، و او بخوبي از عهده آزمايش بر آمد، خداوند به او فرمود: من تو را امام و رهبر مردم قرار دادم، ابراهيم عرض كرد: از دودمان من (نيز اماماني قرار بده) خداوند فرمود: پيمان من به ستمكاران نميرسد (و تنها آن دسته از فرزندان تو كه پاك و معصوم باشند شايسته اين مقامند.
· وَإِبْرَاهِيمَ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ [2]
ما ابراهيم را فرستاديم، هنگامي كه به قومش گفت: خدا را پرستش كنيد، و از او بپرهيزيد كه اين براي شما بهتر است اگر بدانيد.
· قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَءاؤا مِنكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاء أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَمَا أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن شَيْءٍ رَّبَّنَا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنَا وَإِلَيْكَ أَنَبْنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ* رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِّلَّذِينَ كَفَرُوا وَاغْفِرْ لَنَا رَبَّنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ* لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَمَن يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ
براى شما در ابراهيم و همراهان او سرمشقى نيكوست، آنگاه كه به قومشان گفتند و ما از شما و آنچه به جاى خداوند مىپرستيد، برى و بركناريم، ما منكر شماييم و همواره در ميان ما و شما دشمنى و كينه پديد آمده است تا آنكه فقط به خداوند ايمان آوريد، مگر در اين سخن ابراهيم به پدرش كه حتما براى تو آمرزش خواهم طلبيد، و براى تو در برابر خداوند صاحب اختيار چيزى نيستم، پروردگارا بر تو توكل كردهايم و به تو روى آوردهايم و سير و سرانجام [همه] به سوى توست. روردگارا! ما را مايه گمراهي كافران قرار مده، و ما را ببخش اي پروردگار ما كه تو عزيز و حكيمي. براي شما در برنامه زندگي آنها اسوه حسنهاي بود براي كساني كه اميد به خدا و روز قيامت دارند، و هر كس سرپيچي كند به خويشتن ضرر زده است، زيرا خداوند بينياز و شايسته هرگونه ستايش است.
· وَإِنَّ مِن شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ* إِذْ جَاء رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ [3]
و ابراهيم جزو پيروان او بود چنين بود كه دل پاك و پيراسته [از شك و شرك] به درگاه پروردگارش آورد.
1. حاکم آسمان و زمین
· وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لأَبِيهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَامًا آلِهَةً إِنِّي أَرَاكَ وَقَوْمَكَ فِي ضَلاَلٍ مُّبِينٍ* وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ* فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لا أُحِبُّ الآفِلِينَ* لَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ يَهْدِنِي رَبِّي لأكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ* فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَآ أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ* إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ* وَحَآجَّهُ قَوْمُهُ قَالَ أَتُحَاجُّونِّي فِي اللّهِ وَقَدْ هَدَانِ وَلاَ أَخَافُ مَا تُشْرِكُونَ بِهِ إِلاَّ أَن يَشَاءَ رَبِّي شَيْئًا وَسِعَ رَبِّي كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا أَفَلاَ تَتَذَكَّرُونَ* وَكَيْفَ أَخَافُ مَا أَشْرَكْتُمْ وَلاَ تَخَافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُم بِاللّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالأَمْنِ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ* الَّذِينَ آمَنُواْ وَلَمْ يَلْبِسُواْ إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلَئِكَ لَهُمُ الأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ* وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَاهِيمَ عَلَى قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَّن نَّشَاء إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ [4]
و چنين بود كه ابراهيم به پدرش آزر گفت آيا بتان را به خدايى مىگيرى؟ من تو و قومت را در گمراهى آشكار مىبينم و بدينسان ملكوت آسمانها و زمين را به ابراهيم مىنمايانيم تا از اصحاب يقين گردد زمانى كه شب بر او پرده انداخت، ستارهاى ديد و گفت اين پروردگار من است، آنگاه چون افول كرد، گفت افولكنندگان را دوست ندارم آنگاه چون ماه را تابان ديد، گفت اين پروردگار من است، و چون افول كرد گفت اگر پروردگارم مرا راهنمايى نكند بىگمان از گمراهان خواهم شد آنگاه چون خورشيد را تابان ديد گفت اين پروردگار من است، اين بزرگتر است، و چون افول كرد گفت اى قوم من، من از شركى كه مىورزيد، برى و بركنارم من پاكدينانه روى دل مىنهم به سوى كسى كه آسمانها و زمين را آفريده است، و من از مشركان نيستم و قوم او با او محاجه مىكردند، او به ايشان گفت آيا درباره خداوند با من محاجه مىكنيد، و حال آنكه مرا به راه راست هدايت كرده است و از [شر] شرك شما نمىترسم مگر آنكه پروردگارم چيزى [و خوف و خطرى برايم] خواسته باشد، پروردگار من بر همه چيز احاطه علمى دارد، آيا پند نمىگيريد؟ و چگونه از آنچه [براى خدا] شريك مىآوريد، بترسم در حالى كه شما از اينكه براى خداوند شريك آوردهايد، و هيچ حجتى در اين باره به دست شما نداده است، نمىترسيد، پس اگر مىدانيد كداميك از دو گروه سزاوارتر به امن [و امان] است؟ كسانى كه ايمان آوردهاند و ايمانشان را به شرك نيالودهاند، آنانند كه امن [و امان] دارند و آنانند كه رهيافتهاند و اين حجت ماست كه به ابراهيم در برابر قومش بخشيديم، درجات هركس را كه بخواهيم فرا مىبريم، بىگمان پروردگار تو فرزانه داناست.
2. دین ابراهیم
· قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِّلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ* قُلْ إِنَّ صَلاَتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ[5]
بگو: پروردگارم مرا به راه راست هدايت كرده، آئيني پا بر جا و ضامن سعادت دين و دنيا، آئين ابراهيم همان كسي كه از آئينهاي خرافي محيط خود روي گردانيد و از مشركان نبود. بگو: نماز و تمام عبادات من و زندگي و مرگ من، همه براي خداوند پروردگار جهانيان است.
· أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالأسْبَاطَ كَانُواْ هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَتَمَ شَهَادَةً عِندَهُ مِنَ اللّهِ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ [6]
يا ميگوئيد ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط يهودي يا نصراني بودند بگو شما بهتر ميدانيد يا خدا؟ (و با اينكه ميدانيد آنها يهودي و نصراني نبودند چرا حقيقت را كتمان ميكنيد) و چه كسي ستمگرتر از آن كس است كه گواهي و شهادت الهي را كه نزد او است كتمان كند و خدا از اعمال شما غافل نيست.
يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تُحَآجُّونَ فِي إِبْرَاهِيمَ وَمَا أُنزِلَتِ التَّورَاةُ وَالإنجِيلُ إِلاَّ مِن بَعْدِهِ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ* هَاأَنتُمْ هَؤُلاء حَاجَجْتُمْ فِيمَا لَكُم بِهِ عِلمٌ فَلِمَ تُحَآجُّونَ فِيمَا لَيْسَ لَكُم بِهِ عِلْمٌ وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ* مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلاَ نَصْرَانِيًّا وَلَكِن كَانَ حَنِيفًا مُّسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ* إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهَذَا النَّبِيُّ وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَاللّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ* وَدَّت طَّآئِفَةٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ وَمَا يُضِلُّونَ إِلاَّ أَنفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ* يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللّهِ وَأَنتُمْ تَشْهَدُونَ* يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ [7]
اى اهل كتاب چرا در حق ابراهيم محاجه مىكنيد، حال آنكه تورات و انجيل پس از او، نازل شده است، آيا انديشه نمىكنيد؟ شما كساني هستيد كه درباره آنچه نسبت به آن آگاه بوديد، گفتگو و ستيز كرديد، چرا درباره آنچه آگاه نيستيد، گفتگو ميكنيد؟! و خدا ميداند، و شما نميدانيد. ابراهيم نه يهودي بود و نه نصراني، بلكه موحدي خالص و مسلمان بود، و هرگز از مشركان نبود. نزديكترين مردم به ابراهيم همان كسانى هستند كه از او پيروى كردهاند و اين پيامبر و مؤمنان، و خداوند سرور مؤمنان است. گروهى از اهل كتاب خوش دارند كه شما را گمراه كنند، ولى جز خودشان را به گمراهى نمىكشند و نمىدانند. اى اهل كتاب چرا آيات الهى را آگاهانه انكار مىكنيد؟ اى اهل كتاب چرا ديده و دانسته حق را به باطل مىآميزيد و آن را كتمان مىكنيد؟
· قُلْ صَدَقَ اللّهُ فَاتَّبِعُواْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ [8]
بگو «خدا راست گفته (و اينها در آئين پاك ابراهيم نبوده) بنابراين از آئين ابراهيم پيروي كنيد كه به حق گرايش داشت و از مشركان نبود!»
· وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمينَ مِن قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ[9]
و در راه خدا جهاد كنيد و حق جهادش را ادا نمائيد او شما را برگزيد و در دين كار سنگين و شاقي بر شما نگذارد اين همان آئين پدر شما ابراهيم است او شما را در كتب پيشين و در اين كتاب آسماني مسلمان ناميد تا پيامبر شاهد و گواه بر شما باشد و شما گواهان بر مردم بنابراين نماز را بر پا داريد و زكاة را بدهيد و به خدا تمسك جوئيد كه او مولا و سرپرست شماست چه مولاي خوب و چه يار و ياور شايستهاي.
3. وحی های نازل شده
· أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَآ آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُم مُّلْكًا عَظِيمًا [10]
يا مگر به خاطر آنچه خداوند از لطف خويش [به بعضى از] مردمان بخشيده به آنان رشك مىبرند؟ ما به خاندان ابراهيم كتاب آسمانى و نبوت دادهايم و به آنان فرمانروايى بزرگى بخشيدهايم.
· وَقَالُواْ كُونُواْ هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُواْ قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ* قُولُواْ آمَنَّا بِاللّهِ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالأسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ [11]
(اهل كتاب) گفتند يهودي يا مسيحي بشويد تا هدايت يابيد، بگو (اين آئينهاي تحريف شده هرگز نميتواند موجب هدايت گردد) بلكه پيروي از آئين خالص ابراهيم كنيد و او هرگز از مشركان نبود. بگوئيد: ما به خدا ايمان آوردهايم، و به آنچه بر ما نازل شده، و آنچه بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و پيامبران اسباط بني اسرائيل نازل گرديد (و همچنين) آنچه به موسي و عيسي و پيامبران (ديگر) از طرف پروردگار داده شده است، و ما جدائي در ميان آنها قائل نميشويم، و در برابر فرمان خدا تسليم هستيم (و تعصبات نژادي و اغراض شخصي سبب نميشود كه بعضي را بپذيريم و بعضي را رها كنيم.
· أَفَرَأَيْتَ الَّذِي تَوَلَّى* وَأَعْطَى قَلِيلًا وَأَكْدَى* أَعِندَهُ عِلْمُ الْغَيْبِ فَهُوَ يَرَى* أَمْ لَمْ يُنَبَّأْ بِمَا فِي صُحُفِ مُوسَى* وَإِبْرَاهِيمَ الَّذِي وَفَّى* أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى* وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى* وَأَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَى* ثُمَّ يُجْزَاهُ الْجَزَاء الْأَوْفَى* وَأَنَّ إِلَى رَبِّكَ الْمُنتَهَى* وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَأَبْكَى* وَأَنَّهُ هُوَ أَمَاتَ وَأَحْيَا* وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنثَى* مِن نُّطْفَةٍ إِذَا تُمْنَى* وَأَنَّ عَلَيْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى* وَأَنَّهُ هُوَ أَغْنَى وَأَقْنَى [12]
آيا كسى را كه رويگردان شد نگريستهاى اندكى بخشيد و باز ايستاد آيا نزد او علم غيب است و او [حقايق را] مىبيند؟ يا از آنچه در صحيفههاى موسى است، آگاهش نكردهاند. و در كتب ابراهيم همان كسي كه وظيفه خود را به طور كامل ادا كرد. كه هيچ بر دارندهاى بار گناه ديگرى را بر ندارد. اينكه براى انسان هيچ چيز نيست مگر آنچه كوشيده است. و [نتيجه] كوشش او به زودى ديده خواهد شد. سپس به او جزاي كافي داده خواهد شد. و اينكه سرانجام [همه كار و همه چيز] با پروردگار توست. اوست كه مىخنداند و مىگرياند. و اوست كه مىميراند و زنده مىدارد. و اوست كه زوج نرينه و مادينه را آفريد. از نطفهاى كه [در رحم] فرو مىريزد. و اينكه بر خدا است ايجاد عالم ديگر (تا عدالت اجرا گردد.) و اينكه او است كه بينياز ميكند، و سرمايه باقي ميبخشد.
· بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا* وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَى* إِنَّ هَذَا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولَى* صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى [13]
حق اين است كه شما زندگانى دنيا را بر مىگزينيد و حال آنكه آخرت بهتر و پايندهتر است اين [نكته] در كتب آسمانى پيشين هم هست صحيفههاى ابراهيم و موسى