سلام علیکم
طبق سوره قصص آیه۱۵ حضرت موسی مرتکب قتل شده است؟ یعنی آنان که می گویند موسی قاتل است درست می گویند؟ بعدش این کار را از فریب شیطان میداند! پس پیامبران قبل از رسیدن به نبوت کار اشتباه انجام داده اند( امکان اشتباه داشتند) و خدا از این مخمصه نجاتش داد. مگر پیامران نیز گناه می کنند؟
علیکم سلام
ایندا باید به این مساله اشاره کرد که ما به عصمت پیامبران اعتقاد نداریم چون قران کریم معصویت پیامبران را تایید نمی کند. هیچ انسانی عاری از اشتباهات نمی باشد. رسولان الهی مانند سایر انسانها دچار اشتباهات می شوند که در این باره آیاتی زیادی از قران کریم می توان بعنوان دلیل تقدیم کرد.
به آیات زیر توجه فرمایید:
وَإِمَّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ إِنَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (۱
و اگر از شیطان وسوسهاى به تو رسد به خدا پناه بر زیرا که او شنواى داناست
وَلاَ تَطْرُدِ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاهِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَیْکَ مِنْ حِسَابِهِم مِّن شَیْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِکَ عَلَیْهِم مِّن شَیْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَکُونَ مِنَ الظَّالِمِینَ (۲)
و کسانى را که پروردگار خود را بامدادان و شامگاهان مىخوانند در حالى که خشنودى او را مىخواهند مران از حساب آنان چیزى بر عهده تو نیست و از حساب تو [نیز] چیزى بر عهده آنان نیست تا ایشان را برانى و از ستمکاران باشى
مَا کَانَ لِلنَّبِیِّ وَالَّذِینَ آمَنُواْ أَن یَسْتَغْفِرُواْ لِلْمُشْرِکِینَ وَلَوْ کَانُواْ أُوْلِی قُرْبَى مِن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ * وَمَا کَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ إِلاَّ عَن مَّوْعِدَهٍ وَعَدَهَا إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لأوَّاهٌ حَلِیمٌ (۳)
بر پیامبر و کسانى که ایمان آوردهاند سزاوار نیست که براى مشرکان پس از آنکه برایشان آشکار گردید که آنان اهل دوزخند طلب آمرزش کنند هر چند خویشاوند [آنان] باشند*و طلب آمرزش ابراهیم براى پدرش جز براى وعدهاى که به او داده بود نبود و[لى] هنگامى که براى او روشن شد که وى دشمن خداست از او بیزارى جست راستى ابراهیم دلسوزى بردبار بود.
وَلَا تَقُولَنَّ لِشَیْءٍ إِنِّی فَاعِلٌ ذَلِکَ غَدًا* إِلَّا أَن یَشَاءَ اللَّهُ وَاذْکُر رَّبَّکَ إِذَا نَسِیتَ وَقُلْ عَسَى أَن یَهْدِیَنِ رَبِّی لِأَقْرَبَ مِنْ هَذَا رَشَدًا (۴)
و زنهار در مورد چیزى مگوى که من آن را فردا انجام خواهم داد * مگر آنکه خدا بخواهد و چون فراموش کردى پروردگارت را یاد کن و بگو امید که پروردگارم مرا به راهى که نزدیکتر از این به صواب است هدایت کند
مَا کَانَ لِنَبِیٍّ أَن یَکُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى یُثْخِنَ فِی الأَرْضِ تُرِیدُونَ عَرَضَ الدُّنْیَا وَاللّهُ یُرِیدُ الآخِرَهَ وَاللّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ*لَّوْلاَ کِتَابٌ مِّنَ اللّهِ سَبَقَ لَمَسَّکُمْ فِیمَا أَخَذْتُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ (۵)
هیچ پیامبرى را سزاوار نیست که [براى اخذ سربها از دشمنان] اسیرانى بگیرد تا در زمین به طور کامل از آنان کشتار کند شما متاع دنیا را مىخواهید و خدا آخرت را مىخواهد و خدا شکستناپذیر حکیم است*گر در آنچه گرفتهاید از جانب خدا نوشتهاى نبود قطعا به شما عذابى بزرگ مىرسید
عَفَا اللّهُ عَنکَ لِمَ أَذِنتَ لَهُمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکَ الَّذِینَ صَدَقُواْ وَتَعْلَمَ الْکَاذِبِینَ (۶)
خدایت ببخشاید چرا پیش از آنکه [حال] راستگویان بر تو روشن شود و دروغگویان را بازشناسى به آنان اجازه دادى
وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِی أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَیْهِ أَمْسِکْ عَلَیْکَ زَوْجَکَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِی فِی نَفْسِکَ مَا اللَّهُ مُبْدِیهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَى زَیْدٌ مِّنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاکَهَا لِکَیْ لَا یَکُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ حَرَجٌ فِی أَزْوَاجِ أَدْعِیَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا وَکَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا (۷)
و آنگاه که به کسى که خدا بر او نعمت ارزانى داشته بود و تو [نیز] به او نعمت داده بودى مىگفتى همسرت را پیش خود نگاه دار و از خدا پروا بدار و آنچه را که خدا آشکارکننده آن بود در دل خود نهان مىکردى و از مردم مىترسیدى با آنکه خدا سزاوارتر بود که از او بترسى پس چون زید از آن [زن] کام برگرفت [و او را ترک گفت] وى را به نکاح تو درآوردیم تا [در آینده] در مورد ازدواج مؤمنان با زنان پسرخواندگانشان چون آنان را طلاق گفتند گناهى نباشد و فرمان خدا صورت اجرا پذیرد
یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ تَبْتَغِی مَرْضَاتَ أَزْوَاجِکَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ (۸)
اى پیامبر چرا براى خشنودى همسرانت آنچه را خدا براى تو حلال گردانیده حرام مىکنى خدا[ست که] آمرزنده مهربان است
عَبَسَ وَتَوَلَّى* أَن جَاءهُ الْأَعْمَى * وَمَا یُدْرِیکَ لَعَلَّهُ یَزَّکَّى * أَوْ یَذَّکَّرُ فَتَنفَعَهُ الذِّکْرَى * أَمَّا مَنِ اسْتَغْنَى* فَأَنتَ لَهُ تَصَدَّى * وَمَا عَلَیْکَ أَلَّا یَزَّکَّى* وَأَمَّا مَن جَاءکَ یَسْعَى* وَهُوَ یَخْشَى* فَأَنتَ عَنْهُ تَلَهَّى* کَلَّا إِنَّهَا تَذْکِرَهٌ * فَمَن شَاء ذَکَرَهُ (۹)
چهره در هم کشید و روى گردانید*که آن مرد نابینا پیش او آمد *و تو چه دانى شاید او به پاکى گراید *یا پند پذیرد و اندرز سودش دهد*اما آن کس که خود را بىنیاز مىپندارد*تو بدو مىپردازى*با آنکه اگر پاک نگردد بر تو [مسؤولیتى] نیست *و اما آن کس که شتابان پیش تو آمد *در حالى که [از خدا] مىترسید *تو از او به دیگران مىپردازى *زنهار [چنین مکن] این [آیات] پندىاست*تاهر که خواهد از آن پند گیرد
اما در باره سوالی که مطرح کردید جواب این سؤال نیز در توضیح بالا آمد كه حضرت موسی از خدا طلب آمرزش می کند و در ادامه آیه می گوید “قالَ هذا مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ” و “رَبِّ إِنِّى ظَلَمْتُ نَفْسِى فَاغْفِرْ لِى..” پروردگارا! من به خویشتن ستم كردم مرا ببخش)
این آیه نیز یکی از دلایل عدم عصمت پیامران است.
درباره ادعای”قاتل” حساب کردن حضرت موسی باید عرض کنیم که اولا حضرت موسی قصد قتل آن فرد را نداشت و بر حسب اتفاق آن قتل رخ داد و خدای مهربان او را بخشید. فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ- پس خدا از او درگذشت كه وى آمرزنده مهربان است (قصص 16)
(۱ ) اعراف ۲۰۰؛
(۲ ) انعام ۵۲؛
(۳) توبه ۱۱۳ و ۱۱۴؛
(۴) کهف ۲۳ و ۲۴؛
(۵) انفال ۶۷ و ۶۸؛
(۶) توبه ۴۳؛
(۷ ) احزاب ۳۷؛
(۸) تحریم ۱؛
(۹) عبس ۱=۱۲؛