در روایات می خوانم که حضرت یونس به کشتی سوار شده و بعد دریا خودش را به دریا افکند. آیا این ماجرا قبل از رسالت آن حضرت رخ داده بود یا بعد از رسالتش؟
جواب: حضرت یونس در ابتدا می خواست رسالتش را ترک کند. لیکن خدای تعالی او را تنقید کرده و در این باره قران کریم می فرماید:
وَإِنَّ يُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ. إِذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ. فَسَاهَمَ فَكَانَ مِنَ الْمُدْحَضِينَ. فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَهُوَ مُلِيمٌ (صافات 139-143)
و يونس از رسولان ما بود. به خاطر بياور زماني را كه به سوي كشتي مملو (از جمعيت و بار) فرار كرد. و با آنها قرعه افكند (و قرعه بنام او اصابت كرد و) مغلوب شد. (او را به دريا افكندند) و ماهي عظيمي او را بلعيد، در حالي كه مستحق ملامت بود!
در روایات آمده است که یونس چون دید سه بار قرعه به نامش در آمد، دریافت كه در این پیشامد سرّی نهفته است و خدا در این حادثه تدبیر و حكمتی دارد. سپس به اشتباه خود پی برد و دریافت كه قبل از این كه اجازه هجرت و ترك شهر و مردمش را داشته باشد و پیش از صدور امر الهی، قوم و دیار خود را ترك كرده است. به همین جهت خود را در میان دریا انداخت و جان خویش را تسلیم امواج خروشان دریا كرد و در اعماق دریا و در آغوش متلاطم امواج و ظلمت دریا فرو رفت.
یونس در شكم ماهی قرار گرفت و ماهی امواج را شكافت و در اعماق تیره دریا فرو رفت، عرصه بر یونس تنگ آمد و غم و اندوه وجودش را فرا گرفت و در این حال از درگاه خدای یكتا استمداد طلبید و به یاور مصیبت زدگان و دادرس ستمدیدگان پناه آورد؛ خدایی كه رحمان و رحیم، توبه پذیر و بخشنده گناهان است. یونس "در قعر دریا و تاریكی های آن فریاد برآورد: ای معبود سبحان، خدایی غیر از تو نیست. بار خدایا! تو منزهی و من درباره خود از ستمگرانم!"
خدا دعای یونس را به اجابت رساند و به ماهی فرمان داد كه میهمان خود را در ساحل دریا بگذارد، زیرا كه او كیفر مقدر و مدت حبسش را به پایان رساند. ماهی یونس را با بدنی لاغر و نحیف كنار ساحل انداخت، رحمت خدا او را دریافت و بوته كدویی بالای سرش رویید، یونس از میوه آن خورد و در سایه اش آرمید تا نیروی خود را باز یافت و به زندگی امیدوار شد.