حکم ریش در اسلام چیست؟ سنت است یا واجب؟
در مورد ریش از پیامبر صلی الله علیه وسلم احادیث ذیل نقل شده است:
- عبد الله ابن عمر نقل می کند:رسول الله صلی الله علیه وسلم سبیل تان را بتراشید، ریش تان را نتراشید (رها کنید).
در روایت دیگر که در صحیحین است، چنین آمده است:
- رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: اعمال زیر از فطرت است: تراشیدن موی بالای شرمگاه، کوتاه کردن ناخن، کوتاه کردن سبیل.
- در روایت دیگر: ده چیز از فطرت است: کوتاه کردن سبیل، بلند کردن ریش، مسواک زدن، استنشاق (آب کشیدن داخل بینی)، مضمضه (آب کشیدن دهان)، کوتاه کردن ناخن، شستن لای انگشت ها، کندن مو زیر بغل، تراشیدن کشاله ران و عورت، استنجا ( شستن مخارج)؛
با توجه به احادیث بالا، برخی علماء گذاشتن ریش را واجب دانسته، برخی دیگر آن را سنت دانسته اند. برخی هم می گویند در جامعه عرب ریش گذاشتن عرف بوده و پیامبر می خواست آن را سامان دهی کند. و این امر به شریعت ربطی ندارد.
از آنجا که هر رأی بر اساس دلائل استناد کرده، می شود هر کدام آز آن را درست شمارد. لذا بعد از آشنایی با احادیث فوق خود تان حکم کنید.
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
از شما استاد عزیز خواهش می کنم به سوالات زیر پاسخ دهید.؟
1.آیا هر امر و دستوری که از جانب پروردگار متعال و رسول الله حکم شده است برای وجوب است یا سنت ؟
2.مخالفت با مشرکین واجب است یا سنت ؟
3.کسی که بدون تقیلد از کفار و مشرکین که عملی انجام می دهند،عملی را انجام دهد حکمش چیست؟
4.پاداش و عقوبت انسان ها در آخرت بر اساس ظاهر است یا باطن؟
5.آیا تراشیدن ریش مشابهت و نزدیکی به زنان است یا خیر؟
6.آیا منظور از (خلق الله) در آیه 119 سوره نساء چیست ؟(تراشیدن سر و ریش و بر داشتن ابرو و … هم شامل این آیه می شود.)
7.آیا پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله و سلم اثبات شده است که موهایشان را رنگ نکرده باشند ؟
8.اگر کسی ریشش را از ته بزند مرتکب کار حرامی شده است یا خیر ؟
9.دلیل حرام بودن تراشیدن ریش نزد امام شافعی و امام ابوحنیفه و امام مالک و امام حنیل (رحمه الله) چیست ؟و توضیح دهید که هر کدام از امامان ذکر شده بر اساس چه ادله ای گذاشتن ریش را واجب دانسته اند؟
10.حکم رنگ سیاه برای موهای سر و محاسن حرام است یا خیر و اگر جایز است بفرمایید که می توان از رنگ مصنوعی ای که در بازار وجود دارد استفاده کرد ؟
جزاکم الله خیرا.السلام علیکم و رحمته الله و برکاته
سلام علیکم
ببخشید بنده خیلی وقته که در رابطه با مسائله ریش دارم تحقیق می کنم ولی هنوز به جواب قطعی نرسیده ام که آیا حرام است یا سنت یا مباح . تو رو خدا آن دسته از علماهایی که تراشیدن ریش را مباح می دانند میشه برام بنویسید ؟لطفا زود پاسخ دهید ؟ممنون از زحمات شما
سلام ببخشید میشه احادیث فوق رو بیشتر توضیح دهید چون شما فرمودید وقتی که با احادیث فوق اشنا شدید خودتان حکم کنید ولی ما به اندازه کافی از این احادیث سر در نمیاریم لطفا بیشتر توضیح دهید که چرا تراشیدن ریش از نظر شرعی اشکالی ندارد در حالی که طرف های ما میگن تراشیدن ریش حرام است ؟ منتظر جوابم لطفا زود پاسخ دهید با تشکر
وعلیکم السلام و رحمة الله
.از احادیثی که بالا دیدید نمی توانیم حکم حرمت تراشیدن ریش را برداشت کنیم. این که گفته شد امر فطری، به معنی حرام بودن عکس آن را نمی رساند. ما که گفتیم از احادیث خودتان قضاوت کنید به این منظور بود که برخی به نظر ما به اشتباه حکم حرمت را برداشت کردند. آیا شما از احادیثی که خواندید حکم حرمت را فهمیدید؟آنن دیگر با خود شماست. ما فتوی خود را بر عدم حرمت صادر کردیم
متشکریم
سلام علیکم
ببخشید یه سوال داشتم تو رو خدا زود پاسخ دهید …
چرا شما استادان عزیر، گذاشتن ریش را واجب نمی دانید در حالی که خداوند می فرماید:«وما آتاکم الرسول فخذوه» و رسول الله صلی الله علیه وسلم به صیغه امر فرموده(اعفوا اللحی) ریش را بگذارید. و وقتی گذاشتن آن واجب باشد، تراشیدن آن گناه است در حالی که شما آن را گناه نمیدانید مگر در صورت عذر. در ست است که نزد بعضی اهل علم این امر دلالت بر استحباب دارد و نه وجوب ولی با سیرت رسول الله صلی الله علیه وسلم و اصحابش و امر او نمی خواند. به همین دلایلی که شما اشاره نمودید(أمرنا بإحفاء الشوارب و إعفاء اللحیة) وجوب گذاشتن ریش از آن مستفاد است و بنا به احادیث دیگری کوتاه نمودن اضافه بر قبضه هم از اکرام لحیه و شعر محسوب می شود.اما اینکه گذاشتن ریش که در کنار بعضی مستحبات ذکر شده(خصال فطری) دلیل بر مستحب بودن آن نیست چه ختنه هم در بعضی روایات در کنار بقیه خصال فطرت ذکر شده است.
لطفا به سوال بنده به صورت شفاف و واضح پاسخ دهید ؟
با تشکر
والله سبحانه و تعالی اعلم
و علیکم السلام دوست گرامی
ما کرارا در باره این مسأله با شما بحث کردیم و جواب تان را نوشتیم
،اما ظاهرا شما قانع نشدید.لذا ادامه دادن این مسأله را بی فایده یافتیم. از آنجا که آیه قرآن را هم به عنوان دلیل آوردید، و این برداشت شما به نظر ما صحیح نمی باشد قرار کردیم که در باره تفسیر آن آیه یک نوشتار جداگانه بنویسیم
سلام علیکم
ببخشید در رابطه با سوال دوست مان ماردین سوالی داشتم خواهش می کنم در این زمینه بهم کمک کنید ؟
اینکه گفته است”. درست است که نزد بعضی اهل علم این امر دلالت بر استحباب دارد و نه وجوب ولی با سیرت رسول الله صلی الله علیه وسلم و اصحابش و امر او نمی خواند”
سوال که از شما داشتم در رابطه با این است که دلایل علماهایی که این امر را برای استحباب می دانند چیست ؟
جزاک الله و خیرا کثیرا
و علیکم السلام
به آیه ذیل توجه کنید:
الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّكَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنشَأَكُم مِّنَ الْأَرْضِ وَإِذْ أَنتُمْ أَجِنَّةٌ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ فَلَا تُزَكُّوا أَنفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى ﴿۳۲﴾
فولادوند: آنان كه از گناهان بزرگ و زشتكاريها جز لغزشهاى كوچك خوددارى مىورزند پروردگارت [نسبت به آنها] فراخآمرزش است وى از آن دم كه شما را از زمين پديد آورد و از همانگاه كه در شكمهاى مادرانتان [در زهدان] نهفته بوديد به [حال] شما داناتر است پس خودتان را پاك مشماريد او به [حال] كسى كه پرهيزگارى نموده داناتر است
.برای سعادت در آخرت از گناهان کبیره اجتناب کنیم و به نص قرآن عمل کنیم کافیست
اما نباید خئود مانرا با مسائل جزئی سرگرم کنیم آن هم با ظاهر یک مسلمان
مشکلمان همین است که اسلام را در ظاهر حفظ می کنیم اما به مسائل اصلی توجه نمی کنیم.
سلام الله بر شما باد ممنون از اینکه راهنمایی کردید واقعا ازتون ممنونم به خاطر روشنگری که می کنید ولی یه سوال داشتم اگر کسی بر گناهان صغیره اصرار داشته باشد حکمش چیست ؟
تشکر بسیار زیاد.
جزاک الله و خیرا کثیرا
و علیکم السلام
برای این که متوجه شوید ما جه طور فتوی صادر می کنیم توصیه می کنیم که
“روش ما “را بخوانید
http://www.dinwefetrat.com/?p=1890
مؤید باشید!
سلام علیکم
بنده تقریبا این ها را خونده ام ولی شما که حدیث صحیح را قبول دارید و به آن هم استناد می کنید و پیامبر اسلام را الگو و نمونه میدانید سوال من صحیح بودن یا صحیح نبودن این احادیث مذکور بود که چرا این احادیث صحیح نیستند ؟ تو رو خدا اگر صحیح هستند بگویید صحیح هستند اگر هم صحیح نیستند خواهشا دلیلتان را بیان کنید فقط به خاطر خدا منتظر جوابم
با تشکر
و علیکم السلام
ببینید دوست عزیز، وقتی گفته می شود فلان حدیث صحیح است یا نیست، ملاک تشخیص آن سند است. اما ما این طوری قضاوت نمی کنیم. برای ما مهم متن حدیث نه سند آن. حدیثی که شما گفتید از لحاظ سندی صحیح است.
سلام الله بر شما
واقعا ىوستتان ىارم از اينكه به سوالات بنده پاسخ می دهید استادان عزیز ببخشید خیلی مزاحمتان شدهام واقعا روم نمیشه بیشتر از این مزاحمتون بشم ولی یه سوال دیگر هم داشتم اگر این سوال رو چواب بدید دیگه من کاملا قانع می شوم وسوالم هم به این صورت است که احادیثی که از درباره ریش روایت شده اند از نظر متن با کجای قرآن اشکال دارند لطفا در این باره توضیح دهید ؟
ممنونم تشکر از شما
جزاک الله خیرا کثیرا
و علیکم السلام و رحمة الله دوست عزیز
پاسخ شما در http://www.dinwefetrat.com/?p=2115
سلام العلیکم
خداوندماوشما رابه راه راست هدایت فرماید
میخواهیم شما وبازدیدکنندگان سایتتون کتاب وجوب گذاشتن ریش ازمحمدزکریای کاند هلوی رامطالعه بفرماییدوالان تیکه ای ازکتاب:
1- برخي از مردم ميگويند: حضرت رسول اکرم -صلى الله عليه وسلم- بدان جهت ريش بلند ميگذاشت و قومش را هم بدان دستور داد که قوم ايشان عربها ريش ميگذاشتند پس پيامبر -صلى الله عليه وسلم- نيز از همان رسم پيروي نموده با آنان مخالفت ننمود، و عدهاي از غافلان بدين هم بسنده نکرده، ميگويند: اگر پيامبر -صلى الله عليه وسلم- در اين دوران ميبود، البته که ريش خود را ميتراشيد.
العياذبالله اين گفتار جاهلانهاي است زيرا که پيامبر اکرم -صلى الله عليه وسلم- به چيزهايي عمل و امر و نهي ميکند که خداوند متعال آن را براي ايشان و امت ايشان از کردارها و اخلاق و سيرت و صورت برگزيده و بدان رضايت داده است و همچنين خداوند -عزوجل- به ايشان دستور داده است که به طور يکسو ملت ابراهيم -عليه السلام- را پيروي نمايد و مسلمانان را نيز بدان امر کرده است. پس صفاتي که در بنياسماعيل يعني عربها از ملت پدرشان ابراهيم -عليه السلام- باقي مانده بودند، پيامبر -صلى الله عليه وسلم- آن را برگزيده بدان عمل مينمود. چه آن خصلتها از ملت ابراهيم خليل -عليه السلام- بود، نه بدان جهت که ايشان از جامعه آنروز پيروي مينمود. مگر نه آنکه پيامبر اکرم -صلى الله عليه وسلم- بر بسياري از عادات و خصلتهاي عرب خط بطلان کشيد و آن را براي خويش و امتيان خويش نپسنديد؛ با اينکه در آن دوران بسياري از عادات جاهلي رواج داشت؛ مثل خالکوبي و وصل نمودن موها و قتل نمودن فرزندان و زنده به گور کردن دختران و عرياني در هنگام قضاي حاجت تا جايي که برخي از مشرکين بر ايشان ايراد گرفته ميگفتند: ايشان مثل زن ادرار ميکنند (بلاتشبيه) و چون ربا در داد و ستد و تجارتها و تقديم و تأخير در ماهها و چون جنايت پدر بر فرزندش و بالعکس و طواف نمودن به صورت لخت و عريان و بازگشت از مزدلفه در دوران حج و پيادهروي عريانا و بيع ملامسه و منابذه و گره در ريش و امثال آن، و چنين مثالهايي بسيار اند که از خوف اطاله کلام بسنده کرديم، پس اگر حضرت رسول -صلى الله عليه وسلم- از جامعه آن روز پيروي ميکرد، يقيناً اين امور را، باطل اعلام نميکرد و در زندگاني خويش با عربها باب مخالفت را نميگشود.
لطفآ برادر حکم تراشید ریش را از دیدگاه اسلام بااحادیث صحیح برایم ارسال بدارید
وعلیکم السلام یکتن از تعقیب کننده گان وبسایت فارسی دین وفطرت چنین سوالی را مطرح کرده بودند برایشان جواب داده بودیم عین جواب را نیز با شما شریک میسازیم
من بسبب کارم ریشم را کوتاه می کنم چون مدیریت کارم اجازه ریش گذاشتن نمی دهد. ولی دوستانم می گویند که “ریش در اسلام واجب است و باین خاطر می توانی کارت را عوض کنی تا واجبات الاهی را انجام دهی”. من فکر نمی کنم که آنان درست می گویند. دیدگاه جناب عالی در این مورد چیست؟
جواب:
معلوم است که در دنیای کنونی ما ریش یکی از نشانه های مسلمان واقعی بشمار می آید و کسانی که ریش ندارند مورد مذمت و سرزنش قرار می گیرند و حتی از طرف بعضی از مسلمانان مومن محسوب نمی شوند. البته ما طرفدار این فکر نیستیم و تایید نمیکنیم. چون در قران کریم آیه ای در باره حرمت کوتاه کردن ریش نداریم و کتاب خدا منبع اصلی ماست. بییایید احادیث در باره ریش توجه کنیم. در مورد ریش از پیامبر صلی الله علیه وسلم احادیث ذیل نقل شده است:
عبد الله ابن عمر نقل می کند: رسول الله (ص) سبیل تان را بتراشید، ریش تان را نتراشید (رها کنید)
در روایت دیگر که در صحیحین است، چنین آمده است:
رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: اعمال زیر از فطرت است: تراشیدن موی بالای شرمگاه، کوتاه کردن ناخن، کوتاه کردن سبیل.
در روایت دیگر: ده چیز از فطرت است: کوتاه کردن سبیل، بلند کردن ریش، مسواک زدن، استنشاق (آب کشیدن داخل بینی)، مضمضه (آب کشیدن دهان)، کوتاه کردن ناخن، شستن لای انگشت ها، کندن مو زیر بغل، تراشیدن کشاله ران و عورت، استنجا ( شستن مخارج)؛
با توجه به احادیث بالا، برخی فقها گذاشتن ریش را واجب دانسته، برخی دیگر آن را سنت دانسته اند. برخی هم می گویند در جامعه عرب ریش گذاشتن عرف بوده و پیامبر می خواست آن را سامان دهی کند. و این امر به شریعت ربطی ندار. البته مذاهب چهارگانه اهل سنت و فقهای اهل شییعه نیز کوتاه کردن ریش را مکروه یا حرام دانسته اند.
اما دیدگاه ما اینچنین نیست. امر به رها کردن ریش در این احادیث بخاطر مخالفت با مجوس و مشرکین است و از آنجا که مخالفت، یک علت معقوله المعنی است و امکان از بین رفتن علت و به تبع آن از بین رفتن معلول وجود دارد گذاشتن ریش واجب نیست. از احادیثی که بالا دیدید نمی توانیم حکم حرمت تراشیدن ریش را برداشت کنیم. این که گفته شد امر فطری، به معنی حرام بودن عکس آن را نمی رساند. از احادیث باید خودمان قضاوت کنیم به این منظور که برخی به نظر ما به اشتباه حکم حرمت را برداشت کردند. آیا شما از احادیثی که خواندید حکم حرمت را فهمیدید؟ . ما فتوی خود را بر عدم حرمت صادر کردیم. اگر خوب توجه کردید در این احادیث رها کردن ریش در کنار امور مستحب چون غسل جمعه و مسواک زدن آمده، لذا همان حکم به آن تعلق می گیرد. و نتیجه الکلام ریش گذاشتن سنت است نه حرام و شما می توانید کارتان را در همان جا ادامه دهید و هرگز بخاطر ممنوعیت ریش گذاشتن کارتان را ترک نکنید.
http://www.dinwefetrat.com/?p=4124
از ریشه افکار خیلی ها اشکال داره بعد دنبال ریش هستند!!!فقط گوسفند وار دنبال عقاید گذشتگان میروند بدون اندکی تامل و خردورزی