تسبیح کلمه عربی است و معنی آن عالی کردن، بزرگ شماردن است.
تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ ۚ وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَٰكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُم
آسمان هاى هفتگانه و زمین و کسانى که در آنها هستند، همه تسبیح او مى گویند; و هر موجودى، تسبیح و حمد او مى گوید; ولى شما تسبیح آنها را نمى فهمید; او بردبار و آمرزنده است (سوره اسراء 44)
تسبیح یعنی تنزیه،یعنی خدا را از آنچه که ذات او مبراست منزه کردن،و برتر دانستن او از آنچه که شان مخلوقین است،از آنچه که حاکی از نوعی نقص و ناتوانی و نارسایی است.اصلا کلمه «سبحان »معنایش این است که من او را تسبیح و تنزیه می کنم ازاینکه به چشم دیده شود،با دست لمس شود،او را جسم بدانم وبگویم در جایی قرار گرفته است،او را محتاج و نیازمند بدانم به هرچیزی از جمله به عبادت خودم،خیر،او منزه است از نیاز و احتیاج،تنزیه می کنم او را از اینکه به او نسبت ظلم و ستم بدهم،برای اوشریکی قائل باشم،او را مرکب و دارای اجزاء بدانم،بگویم از چه درست شده و از کجا آمده است.پس تسبیح یعنی یک سلسله چیزهایی را که من می فهمم که خدا از اینها برتر و بالاتر اس
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُنْ مِنَ السَّاجِدِين
(پس به ستایش پروردگارت تسبیح گوی و از سجده کنندگان باش )،خدای سبحان به نبی مکرم خود سفارش می کند که خدا را ستایش نموده و او را از آنچه کفار در باره خدا می گویند تنزیه نماید و به سجده و عبادت حق مشغول گردد، یعنی از نماز گزاران باشد و اینکه از همه اجزای نماز سجده را ذکر کرده برای آنست که سجده افضل اجزای نمازاست و به فرمایش پیامبراکرم سجده نزدیکترین حالت بنده نسبت به پروردگار می باشد، و از این سفارش آشکار می شود که تسبیح و حمد خدا وسجده و عبادت ، در زایل کردن اثر اندوه و سبک کردن مصیبت ، اثر دارند ومقصود از تسبیح و تحمید قول زبانیست که بگویند >سبحان الله و الحمدلله < البته به نحو تذلل و اظهار عبودیتی که شایسته ساحت کبریائی حق تعالی باشد
ولی انسانها وقتی که کلمه تسبیح را می شنوند فکر می کنند که منظور از تسبیح، تسبیح کشیدن است. این فکر اشتباه است.
ذکر- به معنی یاد کردن، یعنی ضد فراموش کردن می باشد. یکی از نامهای قران کریم هم ذکر است . کلمه ذکر در تاب مقدس 124 بار ذکر شده و در دو جا “اهل ذکر” استعمال شده است.
باید ذکر شود این کلمه در کتاب مقدس فقط در باره انسانها گفته می شود که معنی این، این است که انسان مثل مخلوقت دیگر نیست. فرق بین حیوانات و انسان غقل و ذکر می باشد.
ص وَالْقُرْآنِ ذِي الذِّكْرِ
صاد سوگند به قرآن پراندرز (سوره ص 1)
یاد خدا بزرگترین عمل است. و خدا هر کار خوب و بدى را که مى کنید مى داند (عنکبوت 45).
از آيات قرآني و سخنان اولياي گرامي اسلام، استفاده مي شود كه ذكر عبارت است از ياد خدا در همه احوال و پيشامدها و توجه به حضور در محضر الهي و او را حاضر و ناظر بر اعمال و رفتار خويش دانستن و اين كه هيچ امري بر او پوشيده نمي ماند. از اين رو، هنگام رو به رو شدن با تكاليف واجب به ياد خدا بوده، آنها را انجام دهد و هنگام رو به رو شدن با محرمات و معاصي از خدا غافل نباشد، و از انجامآن پرهيز نمايد.
ذكر قلبي همان توجه قلبي به خداي سبحان است كه دل را صفا و صيقل داده، جلوه گاه محبوب مي كند و روح را تصفيه كرده، انسان را از قيد اسارت نفس مي رهاند. اگر قلب به تذكّر محبوب و ياد حق تبارك وتعالي عادت كرد و با آن عجين شد، انسان را دگرگون مي كند، بطوري كه حركات و سكنات چشم، زبان، دست، پا و ساير اعضا، با ذكر حق انجام مي گيرد و برخلاف وظايف، امري انجام نمي دهند. كاملترين و بهترين مراتب ذكر نيز همين است كه در همه مراتب انساني، جاري شده و حكمش ظاهر و باطن و نهان و آشكار را در برگيرد و اگر ذكر زباني نيز از نظر مكتب اسلام مطلوب است و به آن سفارش شده، سرّش در آن است كه زبان قلب گشوده شود و بحدي برسد كه زبان، چشم، گوش و ساير اعضاي بدن از قلب پيروي كنند تا بدين وسيله دل براي ورود صاحب منزل، پاك و پاكيزه گردد.
آیدین ملایم