وظیفهٔ پیامبران، رساندن پیامهای الله تعالی است، با وجود آنکه خود بشرند؛ بنابراین، آنان در مورد معصوم بودن بر دوحال قرار دارند:
۱- عصمت در تبلیغ دین
۲- عصمت از اشتباهات بشری
نخست: درمورد عصمت در تبلیغ دین؛ پیامبران در رساندن دین خداوند معصومند؛ یعنی چیزی از وحی پروردگار را کتمان نمیکنند و از نزد خود چیزی به آن نمیافزایند. الله متعال خطاب به پیامبرش ﷺ میفرماید: يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ [مائده/ ۶۷] (ای پیامبر! آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده را ابلاغ کن، و اگر نکنی پیامش را نرساندهای و الله تو را از [گزند] مردم در امان میدارد
و نیزدر جای دیگر می فرماید: وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ فَمَا مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِينَ [حاقه/ ۴۴-۴۷] (و اگر [او] پارهای از گفته را [به دروغ] بر ما بسته بود دست راستش را سخت میگرفتیم، سپس رگ قلبش را پاره میکردیم و هیچ یک از شما مانع از [عذاب] او نمیشد).
همچنین میفرماید: وَمَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ [تکویر/ ۲۴] (و او در [رساندن] امر غیب، بخیل نیست).
بنابراین، پیامبر در تبلیغ دین و شریعت پروردگار هرگز دچار هیچ اشتباهی ـ کوچک یا بزرگ ـ نمیشود بلکه همیشه از سوی پروردگار معصوم است.
دوم: در مورد آنچه به عنوان یک انسان (نه پیامبر) از آنان سر میزند، پیامبر نیز بشر هست به صفت یک بشر ممکن مرتکب گناه واشتباه شود.
دلیل وقوع گناه از پیامبر به صفت یک بشر ، این سخن الله متعال دربارهی آدم علیه السلام است که میفرماید: وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَهَدَى [طه/ ۱۲۱-۱۲۲] (و آدم به پروردگار خود عصیان ورزید و بیراهه رفت. سپس پروردگارش او را برگزید و او را ببخشود و [وی را] هدایت کرد). این آیه دلیلی است بر وقوع گناه از آدم ـ علیه الصلاة والسلام ـ و عدم تایید کار او از سوی الله که الله جل حلاله در مورد چنین میفرماید: قَالَ هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُّضِلٌّ مُّبِينٌ قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ [قصص/ ۱۵-۱۶] (گفت این از کار شیطان است چرا که او دشمنی گمراه کننده [و] آشکار است. گفت پروردگارا من بر خویشتن ستم کردم پس مرا ببخشد. پس الله او را آمرزید؛ همانا او آمرزندهی مهربان است).
همچنان موسی ـ علیه الصلاة والسلام ـ پس از آنکه آن مرد قبطی را کشت، به گناه خود اعتراف کرد و از الله درخواست آمرزش نمود و الله نیز گناهش را آمرزید.
این سخن الله سبحانه و تعالی: فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاكِعًا وَأَنَابَ فَغَفَرْنَا لَهُ ذَلِكَ وَإِنَّ لَهُ عِندَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ [ص/ ۲۴-۲۵] (پس از پروردگارش آمرزش خواست و به رو در افتاد و توبه کرد. پس این [ماجرا] را بر او بخشودیم و در حقیقت برای او پیش ما تقرب و فرجامی خوش خواه بود).
همچنان حضرت محمد ﷺ که پروردگارش سبحانه و تعالی درباره ای برخی مسائل که در قرآن نیز آمده ایشان را مورد عتاب قرار داده از جمله: يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ [تحریم/ ۱] (ای پیامبر چرا برای خشنودی همسرانت آنچه را الله برایت حلال گردانیده حرام میکنی [در حالی که] الله آمرزندهی مهربان است). که سبب آن داستان مشهوری است که با برخی از همسران ایشان رخ داد.
همین طور عتاب ایشان توسط پروردگار در قضیهٔ اسیران بدر:
مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَن يَكُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الأَرْضِ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَاللّهُ يُرِيدُ الآخِرَةَ وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ لَّوْلاَ كِتَابٌ مِّنَ اللّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيمَا أَخَذْتُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ فَكُلُواْ مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلاَلاً طَيِّبًا [انفال/ ۶۷-۶۹] (هیچ پیامبری را سزاوار نیست که [برای گرفتن فدیه از دشمنان] اسیرانی بگیرد تا در زمین به طور کامل از آنان کشتار کند. شما متاع دنیا را میخواهید و آلله آخرت را میخواهد و الله شکستناپذیر حکیم است. اگر در آنچه گرفتهاید از جانب الله نوشتهاید نبود، قطعا به شما عذابی بزرگ میرسید. پس از آنچه به غنیمت بردهاید حلال و پاکیزه بخورید.
سخن پروردگار متعال دربارهی ایشان که میفرماید: عَبَسَ وَتَوَلَّى أَن جَاءهُ الْأَعْمَى [عبس/ ۱-۲] (چهره در هم کشید و روی گردانید، که آن مرد نابینا پیش او آمد) که داستان صحابی جلیل، عبدالله بن ام مکتوم با پیامبر ﷺ و عتاب ایشان ﷺ از سوی پروردگار است.
و در احادیث نیز ثابت هست محمد مصطفی صلی الله علیه وسلم به صفت یک بشر در بعضی امور دنیوی تصمیمات بی مورد اتخاذ کرده اند.
برای نمونه، امام مسلم در صحیح خود (۶۱۲۷) از رافع بن خدیج روایت کرده که وقتی پیامبر ﷺ به مدینه آمد آنان [یعنی مردم مدینه را دید که] نخلهای خود را ایبار (پیوند) میکنند (یعنی خوشهی درخت نر خرما را در خوشهٔ درخت مادهی خرما میگذارند). پس فرمود: چکار میکنید؟ گفتند: این کاری است که همیشه انجام میدهیم. فرمود: شاید اگر اینکار را نکنید بهتر باشد. آنان نیز دست از تلقیح نخل کشیدند، اما خرمای نخلها ریخت، یا کم شد (نخلها کم ثمر شدند) پس موضوع را به ایشان گفتند. ایشان فرمودند: همانا من بشری بیش نیستم؛ هرگاه شما را به چیزی در دینتان امر کردم آن را بگیرید و هرگاه چیزی را از رای خود گفتم بدانید که من بشرم. بر این اساس دانستیم که پیامبران در امر وحی از اشتباه معصومند. اینجا به کسانی که در تبلیغ پیامبر ﷺ شک وارد میکنند و تشریعات ایشان را اجتهادات شرعی میدانند، میگوییم: وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى (و از سر هوس سخن نمیگوید. این سخن جز وحیی نیست که [به او] وحی میشود).
در نتیجه میتوانیم بگوییم پیامبران در امور دین به صفت رسول معصوم اند یعنی حق ندارد دچار اشتباه شوند ویا حقیقت را پنهان بکنند فقط به صفت یک بشر ممکن است پیامبران نیز مرتکب گناه و یا اشتباه شوند در بالا مثال های شان از منظر آیت وحدیث ذکر گردید. بنا براین وقتی پیا مبران معصوم نیستند معلوم هست که امامان از هیچ نگاه نمی توانند معصوم باشند چون ایشانان وحی نمی گیرند که بگوییم در مورد دین دچار اشتباه نمی شوند ونیز به صفت بشر در آیات فوق الذکر به صراحت فهمیده می شود که هر انسان دچار گناه و یا اشتباه می شوند و توبه نصوح بنمایند گناه هایشان از طرف پروردگار رحیم و رحمان بخشوده می شود
والله اعلم بالصواب.