مفهوم شفاعت را صحیح بفهمیم
واژه «شفاعت» مأخوذ از مادّه «شفع= جفت» به معنای انضمام چیزی به چیز دیگر است. خلیل در مورد معنای «شفع» می گوید:
الشفع: ما کان من العدد ازواجاً. تقول: کان وتراً فشفعته بالآخر حتی صار شفعاً. و فی القرآن «والشفع والوتر…
(خلیل بن احمد الفراهیدی، کتاب العین، تحقیق، الدکتور مهدی المخزومی، مؤسسه دار الهجرة،1409، ج1، ص26;0)
راغب بعد از بیان معنای فوق در مورد «شفاعت» می گوید:
والشفاعة الانضمام الی آخرٍ ناصراً له وسائلاً عنه. واکثر ما یستعمل فی انضمام من هو اعلی حرمة ومرتبة الی من هو ادنی.
(الراغب الاصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، دفتر نشر الکتاب،1404، ص26;2)
این معنا نیز در تعریف اصطلاحی «شفاعت» دیده می شود. گویا با انضمام شفاعت و لطف و درخواست پیامبر (ائمه) از خداوند متعال به نفع گنهکاران، کاستیها و کمبودهای عملی مؤمنان برای بخشش و داخل شدن به بهشت و یا خارج شدن از جهنم، جبران می شود.
دیدگاه شیعه و اهل سنت
شیعه و اشاعره (اهل سنت) معتقدند که شفاعت به مرتکبان کبائر که به دلیلی نتوانسته اند قبل از موت، توبه کنند، می رسد. شیخ مفید(ره) در این باره می گوید:
اتفقت الإمامیة علی أن رسول الله یشفع یوم القیامة لجماعة من مرتکبی الکبائر من أمّته و أن امیرالمومنین(ع) یشفع فی اصحاب الذنوب من شیعته…
این فکر در حوزه شیعی و هم بین اهل سنت به طور جدی یافت می شود که شفاعت پیامبر (ائمه) باعث بخشودگی گناهان و ورود آنها به بهشت می گردد. این فکر باعث می شود که مسلمانان به فکر عمل به دستورات قرآنی نباشند و صرفاً به فکر احیای سنت (اعم از صحیح و غیر صحیح) و یا دنبال مراسم سوگواری و موالید پیامبر و امامان باشند. اشتباه فهمیدن سخن ازقبیل این فرمایش رسول خدا(ع) «انّما شفاعتی لأهل الکبائر من أمّتی»، باعث می شود خیلی از مردم می پندارند که در انجام و یا ترک دستورات الهی یک واسطه وجود دارد که وظیفه او اصلاح رابطه بین خداوند و بنده می باشد، و به این ترتیب دچار گمراهی و ضلالت گردند.
لذا بحث شفاعت، یکی از بحثهای جدی قرآنی و اعتقادی است که در مورد باید توضیحاتی داده شود.
اما باید بفهمیم که وقتی فکر کنیم که شفاعت یعنی وسیله بودن بین بنده و خداوند تا پروردگار عذاب نکند و یا از عذاب خود را کم کند، معنی آن این خواهد بود که آن شافع که به عنوان وسیله قرار گرفته، از خود خالق مهربانتر است. و این اشتباه بارز است.
اما تعریف حقیقی و اصطلاحی «شفاعت» چیست؟
در قرآن کریم چنین آمده است:
· روزی است که هیچکس قادر بر انجام کاری در حق دیگری نیست، و همه امور در آن روز از آن خدا است (سوره انفطار ۸۲/۱۳-۱۹)
· و هنگامی را که از شما پیمان گرفتیم که خون یکدیگر نریزید، و یکدیگر را از سرزمین خود بیرون نکنید، و شما اقرار کردید (و بر این پیمان) گواه بودید.(سوره بقره۲/۴۸)
با وجود این آیات اصلا نمی شود گفت که در روز قیامت شفاعتی وجود داشته باشد.
شفاعت یعنی تنها نبودن، برای همین چیزی یا کسی را در کنار خود بردن در قیامت شفاعت نیست،اما مومنانی که به جهنم می روند، بعد از اینکه جزای اعمال خود را دیدند به نزد نزدیکان خود در بهشت می روند و این در اصل شفاعت است.
از مسلمانان کسی که گناهانش بیشتر از ثوابها و کارهای نیکش باشدبه جهنم می رود. خداوند چنین می فرماید:
· و مجرمان را (همچون شتران تشنه کامی که به سوی آبگاه میروند) به جهنم میرانیم. آنها هرگز مالک شفاعت نیستند مگر کسی که نزد خداوند رحمان عهد و پیمانی دارد. (سوره مریم ۱۹/۸۶-۸۷)
منظور از ” کسی که نزد خداوند رحمان عهد و پیمانی دارد ” کسانی هستند که از شرک دوری کرده اند. خداوند متعال چنین می فرماید:
· خداوند (هرگز) شرک را نمیبخشد! و پائین تر از آن را برای هر کس حق بکند(و شایسته بداند) می بخشد، و آن کس که برای خدا، شریکی قرار دهد، گناه بزرگی مرتکب شده است.(سوره نساء۴/۴۸)
· برای خدا است آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است تا بدکاران را به خاطر اعمال بدشان کیفر دهد، و نیکوکاران را در برابر اعمال نیکشان پاداش. همانها که از گناهان کبیره و اعمال زشت، جز صغیره، دوری میکنند، آمرزش پروردگار تو گسترده است، او نسبت به شما از همه آگاهتر است، از آن هنگام که شما را از زمین آفرید، و در آن موقع که به صورت جنینهائی در شکم مادرانتان بودید، پس خودستائی نکنید چرا که او پرهیزگاران را بهتر میشناسد.(سوره نجم۵۳/۳۱-۳۲)
· و وزن کردن (اعمال و سنجش ارزش آنها) در آن روز حق است، کسانی که میزانهای (عمل) آنها سنگین است رستگارانند. و کسانی که میزانهای (عمل) آنها سبک است افرادی هستند که سرمایه وجود خود را به خاطر ظلم و ستمی که به آیات ما میکردند از دست داده اند.(سوره عرف۷/۸-۹)
· (در آن روز) کسی که ترازوهای اعمالش سنگین است. در یک زندگی خشنود خواهد بود. و اما کسی که ترازوهایش سبک است. پناه گاهش هاویه (دوزخ) است. و تو چه میدانی هاویه چیست ؟ آتشی است سوزان. (سوره قارعه۱۰۱/۶-۱۱)
کسی که شرک نورزیده باشد اما گناهانش از ثوابها و کارهای نیکش بالاتر باشد به جهنم می رود؛ ولی بعد از اینکه جزای اعمالش را کشید به بهشت خواهد رفت.
به خاطر این پیامبر (ع) فرموده: شفاعت من برای کسانی است که گناهانشان از امتم بیشتر باشد. جابر که این احادیث را روایت کرده چنین می گوید: کسی که گناه بزرگی مرتکب نشده باشد چه نیازی به شفاعت دارد.
در اصل کسی که گناه بزرگی نداشته باشد گناهان کوچکش در نظر گرفته نمی شود. چون
خداوند در این باره چنین می فرماید:
· اگر از گناهان بزرگی که از آن نهی شده اید اجتناب کنید گناهان کوچک شما را میپوشانیم و در جایگاه خوبی شما را وارد میسازیم. (سوره نساء۴/۳۱)
برخی مستقیم به بهشت می روند و برخی بعدا به نزدیکانشان می پیوندند.
· ولی پرهیزگاران در میان باغهای بهشت و نعمتهای فراوان جای دارند، و از آنچه پروردگارشان به آنها داده و آنان را از عذاب دوزخ نگاه داشته است شاد و مسرورند! (به آنها گفته می شود:) بخورید و بیاشامید گوارا؛ اینها در برابر اعمالی است که انجام می دادید! این در حالی است که بر تختهای صف کشیده در کنار هم تکیه می زنند، و (حورالعین) را به همسریِ آنها در می آوریم! کسانی که ایمان آوردند و فرزندانشان به پیروی از آنان ایمان اختیار کردند، فرزندانشان را (در بهشت) به آنان ملحق می کنیم؛ و از (پاداش) عملشان چیزی نمی کاهیم؛ و هر کس در گرو اعمال خویش است! (سوره طور ۵۲/۱۷-۲۱)
معنی شفاعت را باید این طوری بفهمیم