”ما” و یا “من”؟
پرسش: چرا در برخی آیات خداوند خود را به صیغه مفرد “من” می گوید، اما بعضا می فرماید “ما” به صیغه جمع؟
پاسخ: یگانه بودن خدا بدین معنا است که تنها اوست که مستقلا و بدون نیاز به هیچ کس و هیچ چیز، خلق می کند و روزی می دهد و هدایت می کند و می میراند و…. که در علم کلام از این امور به «توحید در خالقیت» و «توحید در رازقیت» و «توحید در هدایت» و مانند آن تعبیر شده است. اما این به این معنا نیست که کسی و چیزی در امور مثل خالقیت و رازقیت و هدایت و مانند آن هیچ نحوه سببیتی ندارد، بر عکس اقتضا حکمت خداوند این است که خداوند غالب افعال خود را از راه اسباب و مجاری خود اجرا می کند. در آیاتی که اگر منظور بر تأکید توحید الهی باشد، متکلم وحده به کار رفته است:
وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ
و هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند [بگو] من نزديكم و دعاى دعاكننده را به هنگامى كه مرا بخواند اجابت مىكنم پس [آنان] بايد فرمان مرا گردن نهند و به من ايمان آورند باشد كه راه يابند
وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ
و پروردگارتان فرمود مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم در حقيقت كسانى كه از پرستش من كبر مىورزند به زودى خوار در دوزخ درمىآيند
وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ
و پيش از تو هيچ پيامبرى نفرستاديم مگر اينكه به او وحى كرديم كه خدايى جز من نيست پس مرا بپرستيد
2. بعضا متکلم برای نشان دادن عظمت کاری که انجام داده است به جای این که بگوید: من این کار را انجام دادهام. میگوید: ما انجام دادهایم؛ مانند: یا “إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ” که بر عظمت کوثر دلالت دارد.
3. بعضا خداوند متعال برای این که ما را توجه دهد به اسبابی که او برای انجام گرفتنکاری قرار داده است به جای این که بگوید: من انجام دادم. تعبیر به ما میکند. مثلا
”إِنَّا انزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْر” و یا:
وَفِي الأَرْضِ قِطَعٌ مُّتَجَاوِرَاتٌ وَجَنَّاتٌ مِّنْ أَعْنَابٍ وَزَرْعٌ وَنَخِيلٌ صِنْوَانٌ وَغَيْرُ صِنْوَانٍ يُسْقَى بِمَاء وَاحِدٍ وَنُفَضِّلُ بَعْضَهَا عَلَى بَعْضٍ فِي الأُكُلِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ
و در زمين قطعاتى است كنار هم و باغهايى از انگور و كشتزارها و درختان خرما چه از يك ريشه و چه از غير يك ريشه كه با يك آب سيراب مىگردند و [با اين همه] برخى از آنها را در ميوه [از حيث مزه و نوع و كيفيت] بر برخى ديگر برترى مىدهيم بى گمان در اين [امر نيز] براى مردمى كه تعقل مىكنند دلايل [روشنى] است
خلاصه بحث:
هر چند خداوند یکتاست است و با این که بارها در قرآن از ضمیر متکلم وحده استفاده کرده است، اما بعضا به دلایل متعددی به جای ضمیر مفرد از ضمیر جمع استفاده می کرده است تا:
1. عظمت خود را به مخاطب گوشزد کند؛
2. عظمت کاری که انجام داده است نشان دهد؛.
3. به اسبابی که برای انجام کار قرار داده است، توجه شود.
سلام… خوب اگر این طور باشد پس فقط الله، قران رو به پیامبر وحی کرده اند زیرا در هیچ ایه قران نداریم که اومده باشد جبریل قران رو به پیامبر وحی کرده اند بلکه به صورت جمع امده است ((اوحینا… )) حتی در سوره نجم ایه 10 هم اومده ((فاوحی)) که باز هم الله است؟
اگر استدلال شما رو قبول کنیم به نظر می رسد الله خ و دش قران رو مستقیما به پیامبران وحی کرده اند… درحالی که ما مسلمونا میگیم جبرئیل قران رو به پیامبر وحی کردند. لطفا در این زمینه راهنمایی کنید.
اگر در آیه تأکید بر مبنی باشد مثلا در وحی صیغه مفرد می آید. یعنی این که کدام صیغه به کار رفته دلیل بر تفاوت تأکید در مطلب است
با سلام مجدد
شما فرمودید: در آیاتی که اگر منظور بر تأکید توحید الهی باشد، متکلم وحده به کار رفته است. اما باز در قران می بینیم در رابطه با توحید الهی متکلم مع الغیر اومده:
نحن اقرب من حبل الورید
این ایه میتونه چه مفهومی داشته باشد؟
و علیکم السلام
البته ما نگفتیم بدون استثنا آن طوریست. بعضا تأکید بر عظمت جنبه بیشاری دارد و صیغه جمع به کار می رود.
در مثالی که آوردید تأکید بر عطمت و قدرت الهی بیشتر تجلی کرده لذا از صیعه متکلم مع غیر استفاده شده است. و الله أعلم