متعه
متعه ، در مقابل اموال به توافق رسیده قرارداد بستن است بین زن و مرد تا تمایلات جنسی خود را ارضاء کنند. در این حال زن و مرد زوج محسوب نمی شوند و ارث، نفقه و سایر احکام ازدواج بین آنها جاری نمی شود. وقتی که مدت آن تمام می شود متعه به اتمام می رسد. برخی ادعا می کنند که متعه در زمان پیامبر (ص) حلال بوده و برخی دیگر مثل جعفریه ادعا دارند که هنوز هم حلال است. هر دو ادعا هم مردود است. در آیات مکی خداوند چنین فرموده است:
وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ* إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ [۱]
و کسانى که پاکدامنند*مگر در مورد همسرانشان یا کنیزانى که به دست آورده اند که در این صورت بر آنان نکوهشى نیست.
فرج – مناطق بین دو پا و اطراف آن را می گویند. عضو جنسی زن و مرد فرج نامیده شده است. چون در متعه زن و مرد همسر محسوب نمی شوند کشف عورت شان جلوی یکدیگر ممنوع است، چه برسد به ارتباط جنسی آن دوتا.
اسیران چون کار خانه را انجام می دادند، در آیه ۵۸ سوره نور با کودکان در یک جا ذکر می شوند. آنان پیش کسی که به بلوغ رسیده بعد از نمازعشا، قبل از نماز فجر و نهار وقت استراحت است، نمی توانند بدون اذن وارد شوند. چون این اوقاتی است که در آن احتمال زیاد بزرگان لباس خود را کشیده استراحت می کنند. در مواقع دیگر کودکان می توانند بدون گرفتن اجازه وارد اتاق شوند. اما افراد بالغ فرق می کنند، آنان هر بار که می خواهند وارد اتاق شوند باید اذن بگیرند. این نشان می دهد که اسیران تنها یک قسمت عورت را می توانند ببینند و این امر آنها را از دیگران متفاوت می کند. تمام عورت را فقط همسران مجاز هستند که ببینند.
ارتباط جنسی هدف اصلی ازدواج نیست، بلکه اجازه این ارتباط را می دهد.
وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ [۲]
و از نشانه هاى او اینکه از [نوع] خودتان همسرانى براى شما آفرید تا بدانها آرام گیرید و میانتان دوستى و رحمت نهاد آرى در این [نعمت] براى مردمى که مى اندیشند قطعا نشانه هایى است.
در متعه مرد دنبال تلذذ جنسی و زن دنبال کسب درامد است، عشق و محبت، وفا و صداقت جزء اهداف این ارتباط محسوب نمی شود. در آیات ۲۲-۲۴ سوره نسا از محارم نام برده و بعد از این آمده:
وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ کِتَابَ اللّهِ عَلَیْکُمْ وَأُحِلَّ لَکُم مَّا وَرَاء ذَلِکُمْ أَن تَبْتَغُواْ بِأَمْوَالِکُم مُّحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَافِحِینَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا تَرَاضَیْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِیضَةِ إِنَّ اللّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمًا [۳]
و زنان شوهردار [نیز بر شما حرام شده است] به استثناى زنانى که مالک آنان شده اید [این] فریضه الهى است که بر شما مقرر گردیده است و غیر از این [زنان نامبرده] براى شما حلال است که [زنان دیگر را] به وسیله اموال خود طلب کنید در صورتى که پاکدامن باشید و زناکار نباشید و زنانى را که نکاح کرده اید مهرشان را به عنوان فریضه اى به آنان بدهید و بر شما گناهى نیست که پس از مقرر با یکدیگر توافق کنید مسلما خداوند داناى حکیم است.
واژه “اجورهن” جمع “أجر” است، در ترجمه آیه “مهر” ترجمه شد که در آیه۵ سوره مائده، ۵۰ سوره احزاب، و ممتحنه آیه ۱۰ کلمه أجر به این معنی به کار برده است. روش صحیح برقرار ارتباط با زن تنها نکاح است.
اما با استفاده از آیه ۲۴ سوره نساء بر حلال بودن متعه دلیل می آورند.
فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً
و زنانى را که نکاح کرده اید مهرشان را به عنوان فریضه اى به آنان بدهید.
طباطبائی (که شیعه ۱۲ امامی هست) در تفسیر المیزان آیه فوق را چنین تفسیر کرد: “ما” در فما به معنی “مهما” یعنی “هر وقت” است و در اسْتَمْتَعْتُم بِهِ ضمیر -ه- را “النیل” معنی کرد که کلمه دور از حیا را انتخاب کرد. در حالی که ضمیر بر می گردد به “نکاح”، یعنی بنکاح. در ادامه طباطبائی مرتکب اشتباه بزرگتری می شود و می گوید:
جمله “فما استمتعتم به“ یک جزء مرتبط با ما قبل است، و “فا” یکه در اول جمله آمده بی شبهه این ارتباط را نشان می دهد. چون خدا می فرماید “… و غیر از این [زنان نامبرده] براى شما حلال است که [زنان دیگر را] به وسیله اموال خود طلب کنید ” و بعد آمده ” اید مهرشان را به عنوان فریضهاى به آنان بدهید “، و این هم نشان دهنده یک پارچگی بودن آیه را نشان می دهد. [۴]
مفسر می خواهد بگوید که نکاح، جاریه و زنان متعه شده هر سه مجوز نزدیکی را دارند. و می افزاید که منظور آیه متعه است. در حالی که آیه اجازه همبستری با جاریه را نمی دهد. آنچه که مرتبط به آن است جمله ”وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ” است. طبق این آیه زنان اسیر حتی اگر ازدواج کرده باشند، می توانند ازدواج کنند. مطابق آیه ۴ سوره محمد اسرا به بردگی کشیده نمی شوند. باید آنها را به طور متقابل (در عوض) و یا غیر متقابل رها کرد. اسیرانی که بدون عوض همین طور رها شده باشند را نباید کسی زیر دست خود بگیرد. زنان اسیر زیر دست مسلمانان بوده بدون عوض رها نشدند و هم فدیه بابت آنان پرداخته نشد. برای پرداخت فدیه چنین زنان روانترین راه پرداختن مهریه و ازدواج است. ادامه آیه آن را شرط می کند. اگر شوهرش و یا بستگان دیگر چنین زنی توانایی پرداخت فدیه را نداشته باشند، برای تغییر مقام اجتماعی او را آیه در کنار زنان دیگر که مشود با آنان ازدواج کرد، نام برد تا او هم می تواند آزاد باشد. چون ازدواج با رضایت طرفین صورت می گیرد، کسی نمی تواند با اکراه با او ازدواج کند. آیه ذیل این موضوع را روشن بیان کرد:
وَمَن لَّمْ یَسْتَطِعْ مِنکُمْ طَوْلًا أَن یَنکِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِن مِّا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُم مِّن فَتَیَاتِکُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِإِیمَانِکُمْ بَعْضُکُم مِّن بَعْضٍ فَانکِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَیْرَ مُسَافِحَاتٍ
هر کس از شما از نظر مالى نمىتواند زنان [آزاد] پاکدامن با ایمان را به همسرى [خود] درآورد پس با دختران جوانسال با ایمان شما که مالک آنان هستید [ازدواج کند] و خدا به ایمان شما داناتر است [همه] از یکدیگرید پس آنان را با اجازه خانوادهشان به همسرى [خود] درآورید و مهرشان را به طور پسندیده به آنان بدهید [به شرط آنکه] پاکدامن باشند نه زناکار و دوستگیران پنهانى نباشند پس چون به ازدواج [شما] درآمدند
ذَلِکَ لِمَنْ خَشِیَ الْعَنَتَ مِنْکُمْ وَأَن تَصْبِرُواْ خَیْرٌ لَّکُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
این [پیشنهاد زناشویى با کنیزان] براى کسى از شماست که از آلایش گناه بیم دارد و صبر کردن براى شما بهتر است و خداوند آمرزنده مهربان است [۵]
آیه به کسی که نمی تواند با زنان آزاد و پاکدامن ازدواج کند مجوز ازدواج با جاریات مؤمنات را می دهد. اما از آنجا که آرزو جاریه آزاد شدن است، نه ازدواج ، از چنین فردی انتظار این که همسر خوب باشد نمی رود، لذا در ادامه می فرماید اگر کنید بهتر است. اگر متعه حلال می بود، حتماَ این جا ذکر می شد و دیگر لازم نبود برای کسی که توانای ازدواج با زن آزاد نداشته باشد، با جاریه ازدواج کند، می رفت و صیغه مبعه می کرد.
جعفری ها می گویند که حد أقل مدت متعه به اندازه یک ارتباط جنسی است. در این حال آنان نه به ازدواج بلکه به ارتباط جنسی خارج از ازدواج یعنی زنا مجوز می دهند!
در برخی روایات نقل شده که انگار پیامبر (ص) در جنگ حنین به اصحاب اذن متعه را به مهلت سه داده بود و بعد آن را تحریم کرد. مسلم هم روایات متعه را نقل کرده در یکی از آنان از ابن مسعود نقل می کند: ما در یکی از جنگ ها بودیم و زنان ما با ما نبودند. به پیامبر (ص) گفتیم: آیا می شود خودمان را ختنه کنیم؟ پیامبر (ص) در مقابل یک پارچه ازدواج کردن برای شب را به ما اذن داد. [۶]
اما آن زنانی که در حنین بودند آزاد نبودند که خود را در مقابل پارچه ببخشند! به این روایت نمی شود اعتماد کرد.
اگر آیات مربوط خوب بررسی نشود، می شود گفت که متعه قبلا حلال بوده و بعد حرام شده است و حتی حنفی، شافعی، مالکی و حنبلی هم می گویند که آن با اجماع حرام شده است.
پسگفتار: بحث متعه در آیات و روایات هم جداگانه بررسی شده است.
[1] مؤنمون، ۵-۶؛
[2] روم، ۲۱؛
[3] نسا ۲۴؛
[4] تفسیر المیران ذیل آیه ۲۴ سوره نسا؛
[5] نسا، ۲۵؛
[6] مسلم؛ نکاح، ۱۰؛
من فکر میکنم آراء شما به اسلام واقعی نزدیکتر است چون عدالت را هم برای مرد و هم برای زن رعایت میکند. اما در عرف رایج هیچ حقی برای زن در این موارد قائل نمیشوند( مواقع نبود همسر و نیاز زن به شوهرش) اکثرا یکطرفه و به نفع مردان فتوا می دهند!!!
دین اسلام دین کاملا مطابق با فطرت است که متأسفانه چون دزست فهمیده نشد اشتباه فهمانده می شود
Thought it wlodun’t to give it a shot. I was right.
سلام علیکم
خیلی تشکر میکنم از شما و دست اند کاران این سایت این جواب بسیار عالی وقانع کننده است . متعه اگر حلال و مستحب بود چرا فرزندان علما و به خصوص دخترانشان پرچمدار این امر نیستند؟ و هن به شخصه از طرفداران متعه پرسیده ام که اگر راضی هستند چرا خواهران جوانشان را به دوستانشان که توانایی مالی برای ازدواج ندارند برای متعه کردن در اختیار نمیگذارند و ایشان بدون آنکه پاسخی بدهند سرشان رابه زیر می اندازند.به نظر من وقتش است که دیگر این حکم بی اساس و خانمان براندازمتعه ریشه کن شود.
دليل بايد مستند و دقيق باشد!در حالي که دليل جواب شما غير مستند است وغير واقعي.روزه گرفتن براي رفع نياز جنسي يا سفربه همراه همسر ويا دور نبودن از همسر بيشتر از4ماه…به اين معناست که نياز آدمي از جهات مختلف شناخته نشده است.شما بدون عمد آدمي را به آنچه در وسعش نيست سوق مي دهيد و راهکاري ارائه مي کنيد که مطابق با واقع نيست.
براي رفع نياز جنسي يکي از بهترين راهها ازدواج موقت با رضايت ووجود شرايط، براي دو طرف است. البته اين حکم چون درون ديني است بايد ادله درون ديني براي آن آورده شود.ظاهر روايات وتارخ خصوصا تاريخ مرحوم طبري بر اين است که متعه در زمان رسول خدا که درودالله برايشان باد حلال بود اما خليفه دوم رضي الله عنه به خاطر شرايط آن زمان حرمت آن را بصورت حکم حکومتي مطرح کرده است. لذا بايد شرايط موجود در جامعه وفرهنگ بومي هر منطقه را در نظر گرفت.
بررسي آيات مطرح شده نياز به فرصت کافي دارد که اگر نياز باشد مورد بررسي قرار خواهم داد.
لذا بايد دانست که آدمي بسيار پيچيده تر از اين است که براي رفع نيازهاي طبيعي او راههاي صعب و غيرواقعي در مقابل او قرار داده شود.
باتشکرو التماس دعاي بسيار از شما اهل علم ودرايت
(کيا)
سلام بر استادان گرامی یه سوال داشتم منظور از آیه 7 مومنون چیست ؟ آیا شامل هر نوع ارتباطی غیر از دو را زناشویی که در آیه قبلش آمده؛ میشه مثلا متعه و لواط و تحریک غریزه جنسی با فکر کردن یا استمنا کردن و …
آیا میتوان گفت که هر کسی غیر از این دو راه را دنبال کرد از حدود الله تجاوز کرده است ؟
و علیکم السلام
آیه ای که اشاره کردید، بر حرام بودن لواط دلالت می کند، اما بر حرمت متعه یا خود ارضای دلالت نمی کند.
تشکر از شما بابت پاسخ به سوال بنده از این که وقت گذاشتید و به سوال بنده پاسخ دادید اما میشه بپرسم که چرا آیه مذکور بر حرمت لواط دلیل میشود ولی بر حرمت متعه و خود ارضایی دلیل نمیشود؟
با عرض سلام و تشکر از توجه شما
کسی که مدعی است که این آیه دلالت بر حرمت دارد، باید دلیل بیاورد. جون آیه هیچ ربطی بر متعه و یا استمنا ندارد
موفق باشید
آیا استمنا و متعه غیر از همسر و کنیز است یا خیر اگر پاسخ مثبت است پس قبول کنید که استمنا و متعه حرام است آیه 7 سوره مومنون بر حرمت آن دلیل میشود و اگر جواب منفی است پس بفرمایید که منظور از آیه 7 سوره مومنون چیست ؟ اگر پاسخی برای این سوال ندارین لطفا سوال رو از سایت حذف نکنید تا بازدید کنندگان سایت خودشان قضاوت کنند ؟