فرق بین قلب و فواد
پرسش: با سلام
ببخشید قلب با فواد چه فرقی دارد ؟
[email protected]
پاسخ:
هر دو واژه با یک دیگر خیلی شباهت دارند. اما تفاوتهای ظریفی بین آنا وجود دارد که، قبل از این هم گفته بودیم، در قرآن کریم مترادفات وجود ندارد. حالا ببینیم تفاوت بین این واژه ها در چیست؟ اگر به آیات قرآن کریم واژه قلب در آن آمده باشد نگاه کنیم، خواهیم دید که این واژه زمانى استفاده مىشود كه معمولاً مسأله جنبه عاطفى بيشترى داشته باشد. جند نمونه از آیات بر این واژه:
• خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِيمٌ
خداوند بر دلهاى آنان و بر شنوايى ايشان مهر نهاده و بر ديدگانشان پردهاى است و آنان را عذابى دردناك است
• فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضًا وَلَهُم عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ
در قللبهايشان مرضى است و خدا بر مرضشان افزود و به [سزاى] آنچه به دروغ مى گفتند عذابى دردناك [در پيش] خواهند داشت
• قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللّهُ سَمْعَكُمْ وَأَبْصَارَكُمْ وَخَتَمَ عَلَى قُلُوبِكُم مَّنْ إِلَهٌ غَيْرُ اللّهِ يَأْتِيكُم بِهِ انظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الآيَاتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ
بگو به نظر شما اگر خدا شنوايى شما و ديدگانتان را بگيرد و بر دلهايتان مهر نهد آيا غير از خدا كدام معبودى است كه آن را به شما بازپس دهد بنگر چگونه آيات [خود] را [گوناگون] بيان مىكنيم سپس آنان روى برمىتابند
• وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لاَّ يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ يَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ
و در حقيقت بسيارى از جنيان و آدميان را براى دوزخ آفريدهايم [چرا كه] دلهايى دارند كه با آن [حقايق را] دريافت نمىكنند و چشمانى دارند كه با آنها نمىبينند و گوشهايى دارند كه با آنها نمىشنوند آنان همانند چهارپايان بلكه گمراهترند [آرى] آنها همان غافلماندگانند
2. اما واژه فواد با این که به معنی قلب نزدیک است، اما در معانى جوشش، افروختگى، پختگى و ابتكار به كار مىرود. و اين امر پس از تجربه كافى به انسان دست مىدهد:
• وَاللّهُ أَخْرَجَكُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لاَ تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ الْسَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
و خدا شما را از شكم مادرانتان در حالى كه چيزى نمىدانستيد بيرون آورد و براى شما گوش و چشمها و دلها (فواد) قرار داد باشد كه سپاسگزارى كنيد
• وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْؤُولًا
و چيزى را كه بدان علم ندارى دنبال مكن زيرا گوش و چشم ودل (فواد) همه مورد پرسش واقع خواهند شد
• وَأَصْبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَى فَارِغًا إِن كَادَتْ لَتُبْدِي بِهِ لَوْلَا أَن رَّبَطْنَا عَلَى قَلْبِهَا لِتَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ
و دل (فواد) مادر موسى تهى گشت اگر قلبش را استوار نساخته بوديم تا از ايمانآورندگان باشد چيزى نمانده بود كه آن [راز] را افشا كند
• وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً كَذَلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلًا
و كسانى كه كافر شدند گفتند چرا قرآن يكجا بر او نازل نشده است اين گونه [ما آن را به تدريج نازل كرديم] تا قلبت را به وسيله آن استوار گردانيم و آن را به آرامى [بر تو] خوانديم
• مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى
آنچه را دل ديد انكار[ش] نكرد
بنابراين كاربرد كلمه «فوائد» براى اشاره به معنايى ظريفتر بوده است