سوال: من شییعه عاشق اهل بیت هستم. راه پیامبر گرامی و ائمه مطهر می روم، ولی اهل سنت امامت را قبول ندارند و امامت را از شروط ایمان حساب نمی کنند. آیا حکم این چیست؟
پاسخ:
شیعه در لغت یعنی حزب، گروه، و پیروان است. آنها خودشان را پیروان خاندان پیامبر می شناسند. باید بگوییم که همه مذاهب راه خود را درست و پاک نشان می دهند و از خودشان روایات و احادیث می سازند و قرنها مسلمانان را با این راه استثمار می کنند.
باید اعتراف کنیم خدا ما را مسلمان خلق کرده و ما را مسلمان نامیده است. در قران هم به این نشان داده است:
و در ( راه ) خدا به گونه ای که شایسته اوست جهاد کنید ، او شما را ( به اعطاء قرآن و اسلام ) برگزیده ، و در دین ( اسلام ) برای شما هیچ مشقّت و سختی طاقت فرسایی قرار نداده ( هیچ حکم حرجی تشریع نکرده و هر حکم غیر حرجی که به حرج برخورده رفع کرده است ) ، این دین ، ( در اصول و فروع ) همان آیین و شریعت پدرتان ابراهیم است ( ابراهیم ، پدر محمّد و محمّد پدر امت اسلامی است ، پس ابراهیم پدر مسلمین است ) ، او بود که شما را از پیش ( در کتاب های انبیای گذشته ) و در این ( کتاب ) مسلمان نامیده ، ( این انتخاب ) برای این است که این پیامبر ( در روز قیامت ) گواه بر شما و شما گواهان بر مردم باشید . پس نماز را برپا دارید و زکات بدهید و به خدا تمسّک نمایید ، او مولا و صاحب و سرپرست شماست ، و چه خوب مولا و چه خوب یاوری است. (حج 78)
یکی از چیزهایی که خدا دوست ندارد و قران انتقاد می نماید تبعیض فرقه ها و مذاهب است.
خدای تعالی در قران کریم نام یهود و نصرانیان را که بمذاهب و فرقه ها جدا شدند ذکر کرده و آنها را به ما مثال می گوید . در آیه دیگر می فرماید :
ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی و لکن حق گرایی تسلیم خدا بود و نیز از مشرکان نبود"
خدا اهل سنة بودن ما و یا اهل شیعه بودن ما امر نکرده است و حتی از شیعه بودن ما را منع کرده است. چون در سوره صافات آیه 83 در باره شیعه می فرماید:
إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا
"فرعون در آن سرزمین برتری جست و مردمش را فرقه فرقه ساخت فرقه ای را زبون می داشت و پسرانشان را می کشت و زنانشان را زنده می گذاشت که او از تبهکاران بود"
(ثم لننزعن من کل شیعه ایهم اشد علی الرحمن عتیا): (آنگاه از هر گروه ،هر کس را که در برابر خدای رحمان بیشتر سرکشتی نموده ، جدا می کنیم )، (نزع ) یعنی استخراج و بیرون کردن و (شیعه ) یعنی جماعتی که یکدیگر را بر امری یاری دهند یا همه پیرو یک عقیده باشند و (عتی ) به معنای سرکشی و تمرد و عصیان است ، می فرماید:بزودی از هر جماعتی که متشکل شدند، نافرمانترین آنها نسبت به خدای بخشنده رابیرون می آوریم ، یعنی رؤسا و پیشوایان گمراهی و ضلالت را جدا کرده و بیرون می نمائیم ، بعضی گفته اند، ما بعد از بیرون کردن متمردترین آنها، باز به متمردترین ازمیان بقیه می پردازیم و هکذا همه را بیرون می آوریم . و علت بکار بردن کلمه (رحمن ) به جای (الله ) آنست که اشاره به بزرگی تمرد وعصیان ایشان نماید، چون آنها کسی را نافرمانی کرده اند که رحمت او همه چیز را فراگرفته و ایشان جز رحمت ، چیزی از او ندیده اند (مریم )69
از آن کسانی که دین خود را پراکنده ساختند و گروه گروه شدند و هر گروهی به آنچه در نزد خود دارند خرسندند (روم 32)
گسانی که زبان عربی بلد هستند و با شیعه بودنشان احساس افتخار می نمایند به آیات مذکور تقاضای دقت داریم . امامان برای آنکه از اولاد پیامبراند لایق احترام هستند ولی حساب کردن امامت آنها از شروط دین درست نمی باشد. همه این عوامل بسبب سیاسی ایجاد شده است