ما به یقین می دانیم طبق آیه 51-53 سوره مریم حضرت موسی به مقام نبوت رسیده واز طرف دیگر می دانیم که در زمان ایشان برادرش هارون نیز به پیامبری انتخاب شد. یعنی در زمان او پیامبر دیگری به نام حضرت هارون نیز بوده است. پس منافاتی ندارد که در زمان وجود پیامبری پیامبر دیگری نیز وجود داشته باشد. در آیه مذکور خدای متعال می فرماید:
“و در اين كتاب از موسى ياد كن زيرا كه او پاكدل و فرستاده اى پيامبر بود. و از جانب راست طور او را ندا داديم و در حالى كه با وى راز گفتيم او را به خود نزديك ساختيم. و به رحمت خويش برادرش هارون پيامبر را به او بخشيديم”
علاوه بر این در آیات دیگر در باره همزمان و حتی اقارب بودن پیامبران الهی نشانه های وجود دارد. از آیه 18 سوره انعام اسامی 18 نفر از پیامران ذکر شده و بعد چنین فرموده است:
وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ- یعنی- و از پدران و فرزندان و برادرانشان برخى را [بر جهانيان برترى داديم] و آنان را برگزيديم و به راه راست راهنمايى كرديم.
بنابر این حضرت ابراهیم و فرزندانش اسماعیل و اسحاق و فرزند برادرش حضرت لوط در عصری زندگی می کردند. پسر حضرت اسحاق حضرت یعقوب و فرزندش یوسف و علاوه بر این سلیمان فرزند داود و یحیی فرزند زکریا پیامبرانی با هم نسبت پدر و پسری داشتند. حضرت عیسی با حضرت یحیی نیز نسبت فاملی داشتند.
گرچه قرآن کریم از پدر خانم حضرت موسی(ع) نامی به میان نیاورده است و تنها داستان آن را نقل کرده است ولی از روایات استفاده می شود که نام او شعیب بوده است. پیامبر دیگر بنام یوشع بن نون که در قران کریم نام او ذکر نشده است در زمان حضرت موسی بعد از وفات حضرت هارون به پیامبری مبعوث شد.
پس آنچه از قرآن بدست می آید این است كه همه این انبیاء پشت سر هم نیامده اند بلکه بسیاری از آنها در یک زمان و در مناطق مختلف مشغول تبلیغ دین بوده اند.