در ابتدا به “جریان” رسول خدا (ص) می پردازیم. در برخی از منابع اهل سنت و اهل شیعه در شأن نزول سوره های ناس و فلق می گویند که گویا “کسی “زنی” يهودی حضرت پیامبر را را جادو كرد، و در نتيجه آن حضرت مریض شد، و چند روز از خانه بیرون نرفت. فرشته جبرئيل بر او نازل گشته و دو سوره یعنی سوره های الفلق و الناس را آورد و فرمود: مردى يهودى تو را سحر كرده و سحر مذكور را در عمق چاهى نهان كرد. است، پیامبر (ع) على (رض) را به آن چاه فرستاد و آن سحر را آوردند، دستور داد گرههاى آن را باز کرده، براى هر گره يك آيه بخواند، على هر گرهى را باز مىكرد يك آيه را مىخواند”
متاسفانه روایتی شبیه این به حضرت عایشه و زید بن ارقم نسبت داده می شود. بی تردید احتمال صحیح بودن این روایات ندارد. چون قرآن مجيد اين معنى را نفى مى نماید كه پيغمبر” مسحور” شده باشد. در کتاب خدا اینگونه می فرماید:
حْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَسْتَمِعُونَ بِهِ إِذْ يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ وَإِذْ هُمْ نَجْوَى إِذْ يَقُولُ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلًا مَسْحُورًا. انْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثَالَ فَضَلُّوا فَلَا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلًا.
هنگامی كه به تو گوش مى سپارند، ما به آنچه گوش مىدهند آگاهتريم، و ما بهتر مى دانيم هنگامی كه با هم نجوا می كنند، در آن هنگام كه ستمگران مي گويند شما جز از انسانی كه سحر شده است پيروی نمی كنيد! ببین تا چه نسبتها به تو میدهند و در نتیجه گمراه شدند و هیچ راه خلاصی نمییابند. (اسراء 47-48)
و ایضا در آیه دیگر می فرماید: وَ قالَ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلًا مَسْحُوراً انْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثالَ فَضَلُّوا فَلا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلًا:” ظالمان گفتند شما از يك انسان سحره شدهاى پيروى مىكنيد، ببين چگونه براى تو مثلها زدند و گمراه شدند؟ آن چنان كه نمىتوانند راه را پيدا كنند”! (فرقان 8 و 9).”
بدین سبب می توان گفت که قران کریم برای جادو واقعیّتی را نمیپذیرد و اتهام سحر به رسول خدا (ع) و یا اتهام جادو شدن وی، روایات ساختگی است، روایات آن ضعیف، و نیز با براهین عقلی حجت بودن پیامبر ناسازگار است!