دین ما دین فطرت است (2)
در ادامه بحثی که مربوط به دین و فطرت :
• فَإِذَا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُااللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ يُشْرِكُونَ (عنكبوت65)
آيه سوره هنگامى كه بر كشتى سوار شوند، خدارابااخلاص مى خوانند (و غير او را فراموش مى كنند)، اما هنگامى كه خدا آنان را به خشكى رساند و نجات داد، باز مشرك مى شوند.
یعنی در سختی ها فطرت انسان از غلاف و ستر غفلت عاری می شود، و با کمال نمایان می گردد. اما بعد از رسیدن به امنیت نسبی اگر انسان ناسپاسی باشد، دو باره فطرت پاک پوشانیده با شرک آلوده می شود
• وَإِذَا غَشِيَهُم مَّوْجٌ كَالظُّلَلِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ فَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا كُلُّ خَتَّارٍ كَفُورٍ
و هنگامى كه (در سفر دريا) موجى همچون ابرها آنان را بپوشاند (و بالا رود و بالاى سرشان قرار گيرد)، خدا را با اخلاص مى خوانند، اما وقتى آنها را به خشكى رساند و نجات داد، بعضى راه اعتدال را پيش مى گيرند (و به ايمان خود وفادار مى مانند، درحالى كه بعضى ديگر فراموش كرده، راه كفر پيش مى گيرند) ولى آيات ما را هيچ كس جز پيمان شكنان ناسپاس انكار نمى كنند.
آیه مذکور هم مطلب بالا را تأکید می کند.
• وَمَا بِكُم مِن نِّعْمَةٍ فَمِنَ اللّهِ ثُمَّ إِذَا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فَإِلَيْهِ تَجْأَرُونَ (نحل 53) آنچه از نعمت ها داريد، همه از سوى خداست و هنگامى كه ناراحتى به شما رسد، فقط او را مى خوانيد.
• بَلْ إِيَّاهُ تَدْعُونَ فَيَكْشِفُ مَا تَدْعُونَ إِلَيْهِ إِنْ شَاء وَتَنسَوْنَ مَا تُشْرِكُونَ (انعام41)
(نه،) بلكه تنها او را مى خوانيد و او اگر بخواهد، مشكلى را كه به خاطر آن او را خوانده ايد، برطرف مى سازد و آنچه را (امروز) همتاى خدا قرار مى دهيد، (در آن روز) فراموش خواهيد كرد.
اين آيه در ادامه آيه قبلى و درواقع، كامل كننده معناى آن است. حتى مشركان در سختى ها به خدا روى مى آورند و فقط او را مى خوانند و عقايد شرك آميز محو مى شود.
• قُلْ مَنْ ينَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعا وَ خُفْيةً لَئِنْ أَنْجانا مِنْ هذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرين انعام
بگو: چه كسى شما را از تاريكى هاى خشكى و دريا رهايى مى بخشد؟ درحالى كه او را با حالت تضرع (و آشكارا) و در پنهانى مى خوانيد (و مى گوييد:) اگر از اين (خطرات و ظلمت ها) ما را رهايى مى بخشد، از شكرگزاران خواهيم بود.
اين آيه، مشركان را دعوت مى كند كه در هنگام سختى ها، باورها و گرايش هاى خود را به خدا راستين بدانند و پيامبر را به يادآورى فطرت توحيدى امر مى كند.
• فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها (شمس 8)
سپس فجور و تقوا (شر و خيرش) را به او الهام كرده است
حسن و قبح افعال در فطرت آدمى نهاده شده است و اين آيه به هدايت فطرى انسان اشاره دارد
• أفَغَيرَ دينِ اللَّهِ يبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعا وَ كَرْها وَ إِلَيهِ يرْجَعُونَ آل عمران 83
آيا آنها غير از آيين خدا مى طلبند؟ (آيين او همين اسلام است) و تمام كسانى كه در آسمان ها و زمين هستند، از روى اختيار يا از روى اجبار، در برابرِ (فرمان) او تسليم اند، و همه به سوى او بازگردانده مى شوند
• قُلْ أَرَأَيتَكُمْ إِنْ أَتاكُمْ عَذابُ اللَّهِ أَوْ أَتَتْكُمُ السَّاعَةُ أَغَيرَاللَّهِ تَدْعُونَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقين انعام 40
بگو: به من خبر دهيد اگر عذاب پروردگار به سراغ شما آيد، يا رستاخيز برپا شود، آيا (براى حل مشكلات خود) غيرخدا را مى خوانيد اگر راست مى گوييد؟
اين آيه به وجود عقيده به خداى واحد در فطرت انسان ها اشاره دارد9. آيه سوره
إِنَّ الَّذينَ اشْتَرَوُا الْكُفْرَ بِالْإِيمانِ لَنْ يضُرُّوا اللَّهَ شَيئا وَ لَهُمْ عَذابٌ أَليم
(آرى) كسانى كه ايمان را دادند و كفر را خريدارى كردند، هرگز به خدا زيانى نمى رسانند و براى آنها، مجازات دردناكى است ( آل عمران 177)
اين آيه بيانگر اين نكته است كه ايمانْ اصل، و كفر، جايگزين آن مى باشد؛ بنابراين، انسان به طور فطرى روى به ايمان دارد نه كفر.
10. آيه
• وَ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ وَ لَعَلَّهُمْ يرْجِعُونَ
اين گونه، آيات را توضيح مى دهيم و شايد به سوى حق بازگردند(174 سوره اعراف)
این که در آیه خداوند می فرماید “به سوی حق برگردند” بازگشتن به اصل یعنی فطرت است. یعنی حتی مشرکان پيش از گرايش به شرك، موحد بودند و با رجوع به توحيد، به آنچه از پيش پذيرفته بودند، بازمى گردند
• الَّذى جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِراشا وَالسَّماءَ بِناءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقا لَكُمْ فَلا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدادا وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُون
آن كس كه زمين را بستر شما، و آسمان [جو زمين] را همچون سقفى بالاى سر شما قرار داد و از آسمان آبى فرو فرستاد و به وسيله آن، ميوه ها را پرورش داد تا روزى شما باشد. بنابراين، براى خدا همتايانى قرار ندهيد، درحالى كه مى دانيد (هيچ يك از آنها، نه شما را آفريده اند، و نه شما را روزى مى دهند. آيه 22 سوره بقره)
از جمله «و انتم تعلمون» روشن مى شود: كسانى كه به خداى واحد شرك مى ورزند، خود مى دانند كه در اشتباه اند. اين علم كه با انكار ظاهرى همراه است، همان معرفت فطرى به توحيد است.
12.
• وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّينَّهُمْ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَيبَتِّكُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَيغَيرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَ مَنْ يتَّخِذِ الشَّيطانَ وَلِيا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرانا مُبينا»؛ و آنها را گمراه مى كنم و به آرزوها سرگرم مى سازم و به آنان دستور مى دهم كه (اعمال خرافى انجام دهند و) گوش چهارپايان را بشكافند، و آفرينشِ پاك خدايى را تغيير دهند (و فطرت توحيد را به شرك بيالايند) و هر كس، شيطان را به جاى خدا ولى خود برگزيند، زيانِ آشكارى كرده است (آيه 119 سوره نساء)
اين آيه اشاره به شيطان و منحرف ساختن انسان از فطرت است.
متشکرم از مقاله ی مفید تان
استفاده کردیم.
لطفا درباره موارد اتفاق و تمایز اعتقادی ابن حزم و لالکایی را بررسی کنید و در صورت امکان آن را در سایت منشتر کنید
وعیکم السلام
شما می توانید برای اطلاع بیشتر به قسمت مقالات شما که لینک ذیل ضمیمه شد مراجعه نمائید
http://www.dinwefetrat.com/?cat=196