دين وفطرت
وحدة الوجود

وحدة الوجود

وحدة الوجود

سوال: وحدة الوجود به چه معناست؟ آیا چنین اعتقادی داشتن مشکلی دارد؟

جواب: وحدة الوجود، به معنی یگانگی خلقت، خلقت واحد، می باشد. این عبارت در تصوف به کار برده می شود. این اندیشه سیستم اندازه گیری رابطۀ خداوند، عالم، انسان را نشان می دهد. محی الدین ابن عربی این سیستم را ابداع کرده. برخی هم بر این باورند که این سیستم از جانب شاگردان محی الدین ابن عربی ابداع شده است.

 وحدت وجود پیام اصلی عرفان ابن عربی است که در تمامی آثار خود به آن پرداخته است. هرچند قبل از وی نیز، از طرف عرفا اشاراتی به این نظریه شده است، ولی بی گمان ابن عربی بیشترین سخن را در این مورد مطرح نموده است.  

 در مورد معنای وحدت وجود باید گفت: وحدت وجودی که مورد نظر عرفا و ابن عربی بوده وحدتِ مفهومی وجود نیست، بلکه منظور وحدت وجود خارجی اشیا است که عرفا در مقامات شهودی خود به آن نائل شده اند و سرچشمه اصلی این نظریه به هیچ وجه مباحث فلسفی نبوده است.

بنابراین نظریه، وجود حقیقی، بیش از یکی نیست و آن هم وجود خداوند است و غیر خدا هرچه هست صرفا تعینات و اعتبارات و تجلیات همان وجود واحد است که در واقع همگی نمودهایی بودن، هستند و از این رو که تجلی خداوند هستند، وجود اعتباری یافته اند.

 در باور وحدة الوجود، خداوند به عنوان تنها وجود عالم هستی مورد قبول دارند، و موجودات دیگر را تظاهر و تجلی خداوند می دانند. در صورتی که خداوند هر چه که خلق کرده را جدا و واقع می داند. چه بسا در بسیاری از آیات این مسئله را بیان می کند.

اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ يَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ

هيچ معبودي نيست جز خداوند يگانه زنده، كه قائم به ذات خويش است، و موجودات ديگر، قائم به او هستند، هيچگاه خواب سبك و سنگيني او را فرا نمي‏گيرد، (و لحظهاي از تدبير جهان هستي، غافل نمي‏ماند،) آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، از آن اوست، كيست كه در نزد او، جز به فرمان او شفاعت كند؟! (بنابراين، شفاعت شفاعت كنندگان، براي آنها كه شايسته شفاعت اند، از مالكيت مطلقه او نميكاهد). آنچه را در پيش روي آنها ( بندگان) و پشت سرشان است مي‏داند، (و گذشته و آينده، در پيشگاه علم او، يكسان است). و كسي از علم او آگاه نمي‏گردد، جز به مقداري كه او بخواهد. (اوست كه به همه چيز آگاه است، و علم و دانش محدود ديگران، پرتوي از علم بيپايان و نامحدود اوست). تخت (حكومت) او، آسمانها و زمين را در بر گرفته، و نگاهداري آن دو ( آسمان و زمين)، او را خسته نمي‏كند. بلندي مقام و عظمت، مخصوص اوست. (سوره بقره 2/255)

لِّلَّهِ ما فِي السَّمَاواتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَإِن تُبْدُواْ مَا فِي أَنفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُم بِهِ اللّهُ فَيَغْفِرُ لِمَن يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَن يَشَاءُ وَاللّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

آنچه در آسمانها و زمين است، از آن خداست. و (از اين رو) اگر آنچه را در دل داريد، آشكار سازيد يا پنهان، خداوند شما را بر طبق آن، محاسبه مي‏كند. سپس هر كس را بخواهد (و شايستگي داشته باشد)، مي‏بخشد، و هر كس را بخواهد (و مستحق باشد)، مجازات مي‏كند. و خداوند به همه چيز قدرت دارد. (سوره بقره 2/284)

 

وَللّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَلَقَدْ وَصَّيْنَا الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَإِيَّاكُمْ أَنِ اتَّقُواْ اللّهَ وَإِن تَكْفُرُواْ فَإِنَّ لِلّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَكَانَ اللّهُ غَنِيًّا حَمِيدًا

آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن خدا است و ما سفارش كرديم به كساني كه پيش از شما داراي كتاب آسماني بودند و همچنين به شما كه از (نافرماني) خدا بپرهيزيد و اگر كافر شويد (به خدا زياني نمي‏رسد زيرا) براي خدا است آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، و خداوند بينياز و شايسته ستايش است. (سوره نساء 4/131)

لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ

از آن خدا است آنچه در آسمانها و زمين است، چرا كه خداوند بينياز و شايسته ستايش است.(سوره لقمان 31/26)

خداوند در این آیات، بیان فرموده که تمام مخلوقات جدا و واقعی هستند.

وجود ما هم واقعی است. در این مورد آیات متعددی وجود دارد که به دو تا از آنها اشاره می کنیم.

أَوَلَمْ يَتَفَكَّرُوا فِي أَنفُسِهِمْ مَا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُّسَمًّى وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ بِلِقَاء رَبِّهِمْ لَكَافِرُونَ

آيا آنها در دل خود نينديشيدند كه خداوند آسمانها و زمين و آنچه را ميان آن دو است، جز به حق و براي زمان معيني نيافريده، ولي بسياري از مردم (رستاخيز و) لقاي پروردگارشان را منكرند. (سوره روم 30/8)

وَخَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَلِتُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ

و خداوند آسمانها و زمين را به حق آفريده است، تا هر كس ‍ در برابر اعمالي كه انجام داده است جزا داده شود، و به آنها ستمي نخواهد شد. (سوره جاثیة 45/22)

همچنین خداوند برای هدایت و نشان دادن را درست به ما، نشانه هایی را فرستاده است.

سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ

به زودي نشانه‏هاي خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان مي‏دهيم تا آشكار گردد كه او حق است، آيا كافي نيست كه او بر همه چيز شاهد و گواه است. (سوره فصلت 41/53)

هنگامی که به اطراف خود می نگریم حتما به وجود خداوند، به قدرت خداوند، و یگانگی او پی می بریم. اما آنها را نباید بخشی از خدا و یا خود خداوند قلمداد کنیم.

در نتیجه نمی توان نظریه وحدة الوجود را که بر باور ذیل است که انسان بخشی از وجود خداوند می باشد به هیچ عنوان پذیرفت.

 

ما را در فضای مجازی دنبال کنید