۶. سورهٔ انعام
در مکه نازل شده است. ۱۶۵ آیه است.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ ﴿۱﴾
۱- ستایش ویژهٔ خداوندی است که آسمانها و زمین را آفرید و تاریکی ها و روشنی را پدید آورد. آن گاه کسانی که کفر ورزیدند برای پروردگارشان همتا می آورند.
هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ طِينٍ ثُمَّ قَضَى أَجَلًا وَأَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ ثُمَّ أَنْتُمْ تَمْتَرُونَ ﴿۲﴾
۲- اوست که از گل آفریدتان؛ سپس سر رسیدی را نهاد و سر رسیدی نامبرده در نزد اوست. با آن هم شما شک/دودلی می ورزید.
وَهُوَ اللَّهُ فِي السَّمَاوَاتِ وَفِي الْأَرْضِ يَعْلَمُ سِرَّكُمْ وَجَهْرَكُمْ وَيَعْلَمُ مَا تَكْسِبُونَ ﴿۳﴾
۳- و اوست خداوند در آسمانها و در زمین؛ نهان و آشکار شما را می داند و نیز می داند آن چه به دست می آورید/انجام می دهید.
وَمَا تَأْتِيهِمْ مِنْ آيَةٍ مِنْ آيَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا كَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِينَ ﴿۴﴾
۴- و هیچ آیه/نشانه ای از آیات/نشانه های پروردگارشان بر آنان نمی آمد مگر آن که از آن رویگردان بودند.
فَقَدْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ فَسَوْفَ يَأْتِيهِمْ أَنْبَاءُ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿۵﴾
۵- پس آنگاه که حق (قرآن) بر آنان آمد دروغ شمردند، پس به زودی خبرهای آنچه مسخره می کردند به آنان خواهد رسید.
أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ مَا لَمْ نُمَكِّنْ لَكُمْ وَأَرْسَلْنَا السَّمَاءَ عَلَيْهِمْ مِدْرَارًا وَجَعَلْنَا الْأَنْهَارَ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمْ فَأَهْلَكْنَاهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَأَنْشَأْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ ﴿۶﴾
۶- آیا ندیدند که پیش از آنان چه بسیار مردمانی را نابود کردیم؟ که آنان را در زمین جایگزین ساختیم و توش و توانی دادیم که شما را ندادیم، و آسمان/ابرها را بر آنان پیاپی بارنده فرستادیم و از زیر [کوشکهای] آنان جویبارانی روان نهادیم پس آنان را به کیفر گناهانشان هلاک/نابود کردیم و از پسِ آنان مردمی دیگر پدید آوردیم.
وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ كِتَابًا فِي قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ لَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ ﴿۷﴾
۷- و اگر کتابی/نوشته ای در کاغذی هم بر تو فرو می فرستادیم که آن را با دستان خویش لمس می کردند باز هم آنان که کفر ورزیدند می گفتند: این جز جادویی آشکار نیست.
وَقَالُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ وَلَوْ أَنْزَلْنَا مَلَكًا لَقُضِيَ الْأَمْرُ ثُمَّ لَا يُنْظَرُونَ ﴿۸﴾
۸- و می گفتند: کاش فرشته ای بر او فرود می آمد؟ و اگر فرشته ای فرو می فرستادیم همانا کار پایان می گرفت سپس مهلتی داده نمی شدند.
وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا لَجَعَلْنَاهُ رَجُلًا وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِمْ مَا يَلْبِسُونَ ﴿۹﴾
۹- و نیز اگر او (فرستادهٔ خود) را فرشته ای می ساختیم باز هم او را به صورت مردی/انسانی در می آوردیم و باز هم بر آنان اشکال/اشتباهی می انداختیم که خود بر خود می انداختند.
وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿۱۰﴾
۱۰- و همانا پیامبرانی پیش از تو نیز به مسخره/ریشخند گرفته شدند. پس سرانجام، کسانی را که آنان را مسخره/ریشخند می کردند همان چیزی که مسخره اش/ریشخندش می کردند فرا گرفت.
قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ ﴿۱۱﴾
۱۱- بگو: در زمین بگردید، سپس بنگرید که فرجام دروغ شمارندگان/تکذیب کنندگان چگونه بوده است.
قُلْ لِمَنْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلْ لِلَّهِ كَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۱۲﴾
۱۲- بگو: آنچه در آسمانها و زمین است از آن کیست؟ بگو: از آن خداوند است که رحمت را بر خویش نوشته؛ بیگمان شما را تا روز قیامت/رستاخیز که گمانی در [آمدن] آن نیست گرد می آورد؛ آنان که خود را باخته اند/گم کرده اند پس آنان ایمان نخواهند آورد.
وَلَهُ مَا سَكَنَ فِي اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿۱۳﴾
۱۳- و او راست آن چه در شب و روز آرام دارد. و اوست که شنوا و داناست.
قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَتَّخِذُ وَلِيًّا فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ يُطْعِمُ وَلَا يُطْعَمُ قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿۱۴﴾
۱۴- بگو: آیا غیر خداوند را که پدید آورندهٔ آسمانها و زمین است ولی/دوست نزدیک/سرپرست گیرم؟ و اوست که می خوراند و خورانده نمی شود؛ بگو من مأمور شدم که نخستین کسی باشم که اسلام آورده و [به من دستور داده شد که] هرگز از مشرکان مباش.
قُلْ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿۱۵﴾
۱۵- بگو من اگر پروردگارم را نافرمانی کنم از عذاب روزی بزرگ می ترسم.
مَنْ يُصْرَفْ عَنْهُ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمَهُ وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ ﴿۱۶﴾
۱۶- کسی که در آن روز از آن (عذاب) برگردانده شود راستی که خداوند او را آمرزیده/بر او رحم کرده و آن است همان کامیابی آشکار.
وَإِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَإِنْ يَمْسَسْكَ بِخَيْرٍ فَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۱۷﴾
۱۷- و اگر خداوند زیانی/رنجی به تو رساند پس جز خودش از میان برندهٔ آن نیست و اگر خوبی به تو رساند پس او بر هر چیزی تواناست/بر هرچیزی اندازه تعیین کننده است.
وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ ﴿۱۸﴾
۱۸- و اوست که چیره است بر بندگان خود، و اوست که با حکمت و آگاه است.
قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةً قُلِ اللَّهُ شَهِيدٌ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْرَى قُلْ لَا أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ ﴿۱۹﴾
۱۹- بگو چه چیزی از نگاه گواهی بودن بزرگتر است؟ بگو: خداوند گواه است میان من و شما، و این قرآن به من وحی شده تا شما را و هر که را که [قرآن] به او رسد با آن بیم/هشدار دهم؛ آیا به راستی شما گواهی می دهید که با خداوند خدایان/پرستیدگان دیگری هست؟ بگو من گواهی نمی دهم؛ بگو: همانا جز این نیست که او خدایی/پرستیده ای است یگانه و بی گمان من بیزارم از آنچه شما شرک می ورزید.
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمُ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۲۰﴾
۲۰- آنان که کتابشان داده ایم او (رسول/کتاب قرآن) را می شناسند چنان که پسران/فرزندان خود را می شناسند. آنان که خود را باخته اند/گم کرده اند پس آنان ایمان نخواهند آورد.
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ ﴿۲۱﴾
۲۱- و کیست ستمکارتر از آن کسی که بر خداوند دروغ بندد یا آیات او را دروغ شمرد؟ بی گمان که ستمکاران رستگار نمی شوند.
وَيَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُوا أَيْنَ شُرَكَاؤُكُمُ الَّذِينَ كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ ﴿۲۲﴾
۲۲- و روزی همه آنان را گرد آوریم. آن گاه به کسانی که شرک ورزیده اند چنین گوییم کجایند شریکانتان که [آنان را شریک خدا] می پنداشتید؟!
ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا وَاللَّهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ ﴿۲۳﴾
۲۳- سپس بهانهٔ شان/پاسخ آزمونشان جز این نیست که گویند: به خداوند پروردگارمان سوگند که ما مشرک نبودیم!
انْظُرْ كَيْفَ كَذَبُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ ﴿۲۴﴾
۲۴- ببین که چگونه بر خود دروغ می بندند و آنچه فرا می بافتند (شریکانشان) از دیدشان ناپدید گردد/از دستشان رفت.
وَمِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَا يُؤْمِنُوا بِهَا حَتَّى إِذَا جَاءُوكَ يُجَادِلُونَكَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ ﴿۲۵﴾
۲۵- و برخی از آنان به تو گوش می دهند، و [گویا] ما بر دلهایشان سرپوشهایی/پرده هایی نهاده ایم تا آن را درنیابند و در گوشهایشان سنگینی ای [نهاده ایم تا آن را نشنوند] و اگر هر نشانه ای را ببینند باز هم ایمان نمی آورند، تا آنجا که چون نزدت آیند با تو به کشمکش پردازند؛ آنانی که کفر ورزیدند گویند این (گفتارها) چیزی جز افسانه های پیشینیان نیست.
وَهُمْ يَنْهَوْنَ عَنْهُ وَيَنْأَوْنَ عَنْهُ وَإِنْ يُهْلِكُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ ﴿۲۶﴾
۲۶- و هم آنان دیگران را از آن (قرآن) باز می دارند و خودشان نیز از آن دوری می جویند، و جز خودشان را نابود نمی کنند و [این را] نمی دانند.
وَلَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقَالُوا يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۲۷﴾
۲۷- و اگر ببینی آن گاه که برابر آتش باز داشته می شوند پس گویند ای کاش [به دنیا] بازگردانده شویم و دیگر آیات پروردگارمان را دروغ نشمریم و از مؤمنان شویم!
بَلْ بَدَا لَهُمْ مَا كَانُوا يُخْفُونَ مِنْ قَبْلُ وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ ﴿۲۸﴾
۲۸- بلکه/بساکه [ به راستی پشیمان نیستند] آنچه پیش از این پنهان می داشتند (ایمانشان) بر آنان آشکار گردیده است و اگر بازگردانده شوند باز هم بر می گردند به همان چیزی که از آن نهی شده بودند، و بی گمان آنان دروغگویانند.
وَقَالُوا إِنْ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ ﴿۲۹﴾
۲۹- و [هم اینان چنین] گفتند که زندگی جز همین زندگی ما در دنیا نیست و ما بر انگیخته شدنی نیستیم.
وَلَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُوا عَلَى رَبِّهِمْ قَالَ أَلَيْسَ هَذَا بِالْحَقِّ قَالُوا بَلَى وَرَبِّنَا قَالَ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ ﴿۳۰﴾
۳۰- و اگر ببینی آن گاه که در پیشگاه پروردگارشان بازداشته شوند. [خداوند به آنان] فرماید: آیا این برانگیخته شدن درست/راست نیست؟ گویند چرا به پروردگارمان سوگند [که درست/راست است]. [خداوند] فرماید: پس بچشید این عذاب را به کیفر آن که کفر می ورزیدید.
قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللَّهِ حَتَّى إِذَا جَاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُوا يَا حَسْرَتَنَا عَلَى مَا فَرَّطْنَا فِيهَا وَهُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَى ظُهُورِهِمْ أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُونَ ﴿۳۱﴾
۳۱- راستی که زیان کردند/باختند آنانی که دیدار پروردگارشان (قیامت) را دروغ شمردند تا چون ساعت پایانی/قیامت ناگاه بر آنان فرارسد گویند ای وای بر ما بر این کوتاهی که دربارهٔ آن کردیم و آنان بارهای [گناه] خویش را بر دوششان میکشند زنهار چه بد باری است که به دوش میکشند!
وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿۳۲﴾
۳۲- و زندگی دنیا [برای آنانی که به روبرو شدن با خداوند نمیاندیشند] جز بازی و سرگرمی ای نیست و همانا سرای بازپسین بهتر است برای آنانی که [از اشتباهات] میپرهیزند؛ آیا خردمندی نمیورزید؟!
قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ ﴿۳۳﴾
۳۳- بیگمان میدانیم که آن چه دربارهٔ تو گویند اندوهگینت میکند پس بیگمان آنان تو را تکذیب نمیکنند/دروغ/دروغگو نمیشمرند و بسا که [این] ستمکاران آیات خداوند را انکار میورزند/باور ندارند.
وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلَى مَا كُذِّبُوا وَأُوذُوا حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ وَلَقَدْ جَاءَكَ مِنْ نَبَإِ الْمُرْسَلِينَ ﴿۳۴﴾
۳۴- و همانا رسولانی/فرستدگانی پیش از تو نیز تکذیب شدند/دروغ/دروغگو شمرده شدند پس صبر/پایداری کردند بر آنچه که تکذیب شدند/دروغ/دروغگو شمرده شدند تا آن که یاری ما به آنان رسید و سخنان خداوند را دگرگون کننده ای نیست و همانا از اخبار [شکیبایی و پایداری] آن رسولان/فرستادگان به تو رسیده است.
وَإِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الْأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِي السَّمَاءِ فَتَأْتِيَهُمْ بِآيَةٍ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿۳۵﴾
۳۵- و اگر رویگردانی آنان بر تو گران آید، اگر بتوانی دالانی/راهی در زمین یا نردبانی [برای رخنه] در آسمان بجویی پس نشانه ای برای آنان بیاوری [چنین کن ولی بدان که ایمان نمیآورند] و اگر خداوند میخواست (حق انتخاب را به انسانها نمیداد) همه را بر هدایت/راه درست گرد میآورد، پس هرگز از نابخردان مباش.
إِنَّمَا يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ يَسْمَعُونَ وَالْمَوْتَى يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ ثُمَّ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ ﴿۳۶﴾
۳۶- تنها آنانی [دعوت تو را] پاسخ میدهند که میشنوند و مردگان را خداوند [در آخرت] برخواهد انگیخت سپس به سوی او بازگردانده میشوند.
وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّ اللَّهَ قَادِرٌ عَلَى أَنْ يُنَزِّلَ آيَةً وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۳۷﴾
۳۷- و گفتند: کاش نشانه ای از پروردگارش بر او فروفرستاده میشد؟ بگو: خداوند قادر است/تواناست/ اندازه تعیین کننده است که نشانه ای فروفرستد؛ بسا که بیشترشان نمیدانند.
وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُكُمْ مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ ﴿۳۸﴾
۳۸- و هیچ جنبنده ای در زمین نیست و نه هیچ پرنده ای که با دو بالش پرواز میکند جز این که همه امتهایی/گروههایی مانند شما هستند. ما در این کتاب (قرآن یا لوح محفوظ) از هیچ چیزی فروگذار نکرده ایم سپس به سوی پروردگارشان حشر/محشور میگردند.
وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا صُمٌّ وَبُكْمٌ فِي الظُّلُمَاتِ مَنْ يَشَإِ اللَّهُ يُضْلِلْهُ وَمَنْ يَشَأْ يَجْعَلْهُ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿۳۹﴾
۳۹- و آنان که آیات ما را دروغ شمردند کران و لالانی/گنگانی هستند که در تاریکیها به سر میبرند؛ هر که را خداوند خواهد [و سزاوار بداند] در گمراهی و امینهدش و هر که را خواهد [و شایسته شناسد] بر راهی راست وا میداردش.
قُلْ أَرَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُ اللَّهِ أَوْ أَتَتْكُمُ السَّاعَةُ أَغَيْرَ اللَّهِ تَدْعُونَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۴۰﴾
۴۰- بگو: در پیش چشمتان آورید که اگر شما را عذاب خداوند در رسد یا آن ساعت/ساعت رستاخیز شما را دریابد آیا جز خداوند را میخوانید؟ اگر راست گویانید [بگویید].
بَلْ إِيَّاهُ تَدْعُونَ فَيَكْشِفُ مَا تَدْعُونَ إِلَيْهِ إِنْ شَاءَ وَتَنْسَوْنَ مَا تُشْرِكُونَ ﴿۴۱﴾
۴۱- راستش این است که تنها او را میخوانید او هم اگر بخواهد پس آن چه را که برای از میان رفتنش او را میخواندید از میان میبرد و شما آن چه را که شریک/انباز او میپندارید از یاد میبرید.
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ ﴿۴۲﴾
۴۲- و همانا به سوی امتهایی/گروههایی پیش از تو هم [رسولانی/فرستادگانی] فرستادیم، پس آنان را به آسیب های بیرونی (مادی) و آسیبهای درونی [چون بیماری و پریشانی] گرفتار کردیم باشد که [به خود آیند و به درگاه ما] زاری/فروتنی کنند.
فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَلَكِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۴۳﴾
۴۳- پس آیا نمیشد هنگامی که سختی/عذاب ما به آنان رسید زاری/فروتنی میکردند؟! بسا که دلهاشان سخت شد و شیطان کارهایی را که میکردند برای شان آراست.
فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ ﴿۴۴﴾
پس چون آن چه را که بدان هشدار/پند داده شده بودند فراموشی کردند درهای همه چیز را بر آنان گشودیم تا چون به آن چه داده شده بودند شاد و سرمست گشتند ناگهان آنان را بگرفتیم پس یکباره نومید شدند.
فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۴۵﴾
پس دنبالهٔ/ریشهٔ آن گروهی که ستم کردند برکنده شد، و ستایش خداوند پروردگار جهانیان راست.
قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَأَبْصَارَكُمْ وَخَتَمَ عَلَى قُلُوبِكُمْ مَنْ إِلَهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِهِ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ ﴿۴۶﴾
بگو: آیا اندیشیدید که اگر خداوند شنوایی شما و دیدگان شما را بگیرد و بر دل هاتان مهر نهد کدام الاهی/پرستیده ای هست جز خداوند که آن را به شما بازدهد؟! بنگر که چگونه آیات/نشانههای خود را گونه گونه میگردانیم/روشن میکنیم سپس آنان روی میگردانند.
قُلْ أَرَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُ اللَّهِ بَغْتَةً أَوْ جَهْرَةً هَلْ يُهْلَكُ إِلَّا الْقَوْمُ الظَّالِمُونَ ﴿۴۷﴾
بگو: در پیش چشمتان آورید که اگر شما را عذاب خدا ناگاه/پنهان یا آشکارا فرارسد، آیا جز گروه ستمکاران هلاک میگردند؟
وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۴۸﴾
و ما فرستادگان را نمیفرستیم جز نوید دهندگان و بیم/هشدار دهندگان، پس هر که ایمان آورد و به اصلاح خویش پردازد/خودش را بسازد پس نه بیمی بر آنها هست و نه آنان اندوهگین شوند.
وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا يَمَسُّهُمُ الْعَذَابُ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ ﴿۴۹﴾
و آنان که آیات ما را دروغ شمرند آنان را عذاب [ما] خواهد رسید به کیفر آنچه که نافرمانی میکردند.
قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلَا تَتَفَكَّرُونَ ﴿۵۰﴾
۵۰- بگو: به شما نمیگویم که گنجینههای خداوند نزد من است و نه غیب/پنهان هر چیز را میدانم و به شما نمیگویم که من فرشته ام، من پیروی نمیکنم جز آن چه (قرآن) را که به من وحی میشود؛ بگو آیا نابینا و بینا (گمراه و هدایت یافته) برابرند؟ آیا نمیاندیشید؟!
وَأَنْذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿۵۱﴾
۵۱- و به این [قرآن] بیم ده آنانی را که میترسند به نزد پروردگارشان محشور/گردآورنده شوند که آنان را در برابر او هیچ ولی/یاور/دوست نزدیکی نیست و نه شفاعت کننده ای؛ باشد که پروا پیشه کنند.
وَلَا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِكَ عَلَيْهِمْ مِنْ شَيْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ ﴿۵۲﴾
۵۲- و از خود مران آنانی را که در صبح و شام پروردگارشان را میخوانند که روی/خشنودی او را میخواهند. نه از حساب/کردار آنان چیزی بر توست و نه از حساب/کردار تو چیزی بر آنان است پس تا آنان را از خود برانی پس از ستمکاران گردی.
وَكَذَلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لِيَقُولُوا أَهَؤُلَاءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْ بَيْنِنَا أَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ ﴿۵۳﴾
۵۳- و این چنین برخی آنان را به برخی دیگر آزمودیم تا آنجا که گویند: آیا اینانند که خداوند از میان ما بر آنان منت نهاده/برتری داده است؟! آیا خداوند داناتر به سپاسگزاران نیست؟
وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۵۴﴾
۵۴- و چون آنانی که به آیات ما ایمان دارند نزدت آیند بگو: سلام/درود بر شما، پروردگارتان رحمت/بخشش/مهربانی را بر خود نوشته است که هر کس از روی یک نادانی کار بدی انجام دهد سپس از پس آن توبه کند/بازگشت کند و به اصلاح خویش پردازد پس [بداند که] او بسیار آمرزنده و مهربان است.
وَكَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ وَلِتَسْتَبِينَ سَبِيلُ الْمُجْرِمِينَ ﴿۵۵﴾
۵۵- و [تا حقیقت روشن گردد] این چنین آیات خود را به تفصیل بیان میداریم/نمودار میسازیم و تا راه مجرمان/گنهکاران آشکار گردد.
قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قُلْ لَا أَتَّبِعُ أَهْوَاءَكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿۵۶﴾
۵۶- بگو: بیگمان من نهی/بازداشته شده ام از این که کسانی را بپرستم که شما به جای خداوند میخوانید. بگو: من خواستههای/هوسهای شما را پیروی نمیکنم که همانا [اگر چنین کنم] گمراه شده و از رهیافتگان نخواهم بود.
قُلْ إِنِّي عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَكَذَّبْتُمْ بِهِ مَا عِنْدِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ ﴿۵۷﴾
۵۷- بگو بیگمان من بر دلیلی [روشن] از سوی پروردگارم [استوار] هستم و شما آن را دروغ شمردید؛ نزد من/در دست من نیست آنچه [از عذابی/سزایی] که شما با شتاب میخواهید، حکم/فرمان جز خداوند را نیست. او حق/حقیقت را بازگو میکند/در میان میگذارد و او بهترین جدا کننده [ میان حق و باطل] است.
قُلْ لَوْ أَنَّ عِنْدِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ لَقُضِيَ الْأَمْرُ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِالظَّالِمِينَ ﴿۵۸﴾
۵۸- بگو اگر آنچه که شما به شتاب میخواهید (عذاب/سزای شما) نزد من بود همانا کار میان من و شما پایان یافته بود، و خداوند به ستمکاران داناتر است.
وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ ﴿۵۹﴾
۵۹- و نزد اوست کلیدهای غیب/پنهان هر چیز؛ آنها را کسی نمیداند جز او، و آن چه را که در خشکی و دریاست میداند و هیچ برگی [از درخت] نیفتد جز آن که آن را میداند و نه دانه ای در تاریکیهای زمین و نه تری و نه خشکی [در هیچ جا نیفتد] مگر آن که در نبشته ای / کتابی روشنگر جای دارد.
وَهُوَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُمْ بِاللَّيْلِ وَيَعْلَمُ مَا جَرَحْتُمْ بِالنَّهَارِ ثُمَّ يَبْعَثُكُمْ فِيهِ لِيُقْضَى أَجَلٌ مُسَمًّى ثُمَّ إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ ثُمَّ يُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۶۰﴾
۶۰- و اوست که در شب [به هنگام خواب] شما را بر میگیرد/میمیراند و آن چه را در روز کرده اید میداند. آنگاه شما را در آن (روز) بر میانگیزد تا سرآمد معین [عمر شما] بگذرد. سپس به سوی اوست بازگشت شما؛ آنگاه شما را از آن چه میکردید آگاه میسازد.
وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَيُرْسِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَهُمْ لَا يُفَرِّطُونَ ﴿۶۱﴾
۶۱- و اوست که بر بندگان خود چیره است و بر شما نگهبانانی [از فرشتگان] میفرستد؛ تا آنگاه که یکی از شما را مرگ در رسد فرستادگان ما جان او را برگیرند و در این کار هیچ کوتاهی نکنند.
ثُمَّ رُدُّوا إِلَى اللَّهِ مَوْلَاهُمُ الْحَقِّ أَلَا لَهُ الْحُكْمُ وَهُوَ أَسْرَعُ الْحَاسِبِينَ ﴿۶۲﴾
۶۲- آنگاه به سوی خداوند مولای/سرور راستین شان باز برده شوند، آگاه باشید که حکم/فرمان/داوری اوراست و او شتابنده ترین حسابرس است.
قُلْ مَنْ يُنَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً لَئِنْ أَنْجَانَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ ﴿۶۳﴾
۶۳- بگو: کیست که از تاریکیهای خشکی و دریا میرهاندتان که شما او را با زاری/فروتنی و پنهانی میخوانید که اگر ما را از این [سختی] نجات/رهایی دهد بیگمان از سپاسگزاران خواهیم بود؟
قُلِ اللَّهُ يُنَجِّيكُمْ مِنْهَا وَمِنْ كُلِّ كَرْبٍ ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِكُونَ ﴿۶۴﴾
۶۴- بگو این خداوند است که شما را از آن [سختی] و از هر اندوهی میرهاند سپس شما باز هم شرک میورزید.
قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذَابًا مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعًا وَيُذِيقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ ﴿۶۵﴾
۶۵- بگو او تواناست/اندازه گذارنده است بر این که عذابی از بالای سرتان یا از زیر پاهایتان بر شما فرستد یا شما را به گروههایی پراکنده [به جان هم اندازد] و برخیتان را گزند برخی دیگر چشاند! بنگر که چگونه آیات/نشانههای خود را گونه گونه میگردانیم/روشن میکنیم باشد که دریابند.
وَكَذَّبَ بِهِ قَوْمُكَ وَهُوَ الْحَقُّ قُلْ لَسْتُ عَلَيْكُمْ بِوَكِيلٍ ﴿۶۶﴾
۶۶- و مردم تو آن (قرآن) را دروغ شمردند با آن که حق است؛ بگو من بر شما وکیل/گمارده نیستم.
لِكُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ وَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿۶۷﴾
۶۷- هر خبری/گفتاری را هنگام وقوعی باشد و به زودی خواهید دانست.
وَإِذَا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آيَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ وَإِمَّا يُنْسِيَنَّكَ الشَّيْطَانُ فَلَا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿۶۸﴾
۶۸- و هرگاه آنانی را دیدی که [با سخنان ناشایست] در آیات ما فرو میروند/به آیات ما میپردازند پس روی گردان از آنان تا در سخنی دیگر فروروند/ به سخنی دیگر پردازند؛ و اگر شیطان تو را به فراموشی افکند پس از یادآوری دیگر با گروه ستمکاران منشین.
وَمَا عَلَى الَّذِينَ يَتَّقُونَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِنْ شَيْءٍ وَلَكِنْ ذِكْرَى لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿۶۹﴾
۶۹- و چیزی از حساب/کردارشان بر آنانی که پرواپیشه میکنند نیست ولی [رویگرداندن از آنان و ننشستن با آنان] یادآوری و پندی است شاید آنها هم [از این کردارشان] پروا پیشه کنند.
وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَذَكِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ وَإِنْ تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لَا يُؤْخَذْ مِنْهَا أُولَئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُوا بِمَا كَسَبُوا لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُونَ ﴿۷۰﴾
۷۰- و رها کن آنانی را که دین خود را بازیچه و سرگرمی گرفته و زندگانی دنیا آنان را فریفته است؛ و با آن (قرآن) یادآوری کن تا مبادا نفسی/کسی به کیفر آن چه کرده گرفتار/محروم و [دستخوش عذاب] گردد که او را در برابر خداوند هیچ یاور و شفیعی/میانجی/بخشش خواهی نباشد و اگر هر گونه برابری دهد از او گرفته/ستانده نشود؛ آنانند که به کیفر آن چه که انجام داده اند گرفتار شدند/محروم شدند، آنان را شرابی است از آب جوشان [دوزخ] و عذابی است دردناک است به کیفر آنکه کفر میورزیدند.
قُلْ أَنَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُنَا وَلَا يَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَى أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللَّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۷۱﴾
۷۱- بگو: آیا به جای خداوند چیزی را بخوانیم/بپرستیم که سودی ما را نمیرساند و زیانی هم ما را نمیرساند و برگردانده شویم به پاشنههای مان پس از آن که خداوند ما را راه نموده؟ مانند کسی که شیطانها او را در زمین سرگشته کرده اند و او حیران/درمانده/سرگردان مانده؛ با آنکه او را یارانی باشد که به هدایت/راه راست میخوانندش که نزد ما بیا! بگو: بیگمان هدایت/راه راست خداوند همان هدایت/راه راست است و ما فرمان/دستور داده شده ایم که تسلیم پروردگار جهانیان باشیم/به پروردگار جهانیان گردن نهیم.
وَأَنْ أَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَاتَّقُوهُ وَهُوَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ ﴿۷۲﴾
۷۲- و [ هم دستور داده شدیم به ] این که نماز را به پا دارید و از او (خداوند) پروا کنید و هم اوست که به سویش محشور/گردآورده میشوید.
وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَيَوْمَ يَقُولُ كُنْ فَيَكُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ وَلَهُ الْمُلْكُ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ ﴿۷۳﴾
۷۳- و اوست که آسمانها و زمین را به حق (به درستی/برای آزمودن شما) آفرید، و روزی که گوید: «باش» پس میشود؛ سخن او همه حق/درست است و او راست فرمانروایی روزی که در صور دمیده شود؛ دانای غیب/نهان و شهادت/آشکار است و اوست که با حکمت و آگاه است.
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَامًا آلِهَةً إِنِّي أَرَاكَ وَقَوْمَكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۷۴﴾
۷۴- و آنگاه که ابراهیم پدرش آزر را گفت: آیا بتهایی را خدایان [خود] میگیری؟! بیگمان من تو را و مردمت را در گمراهی آشکاری میبینم.
وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ ﴿۷۵﴾
۷۵- و این چنین (تا حقیقت را دریابد) ملکوت/فرمانروایی آسمانها و زمین را به ابراهیم نمایاندیم و تا از یقین کنندگان/باورمندان باشد.
فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأَى كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ ﴿۷۶﴾
۷۶- پس چون [تاریکی] شب بر وی پرده افکند کوکبی/ستاره ای/اختری دید گفت: این پروردگار من است. پس چون فرو نشست، گفت: من فرو نشستگان را دوست ندارم.
فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَذَا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِنْ لَمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ ﴿۷۷﴾
۷۷- پس چون ماه را تابان و بر آینده دید، گفت: این است پروردگار من. پس چون فرو نشست، گفت: اگر پروردگارم مرا ره ننماید همانا از گروه گمراهان خواهم بود.
فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هَذَا رَبِّي هَذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ ﴿۷۸﴾
۷۸- پس چون خورشید را تابان و بر آینده دید، گفت: این است پروردگار من، این بزرگتر است؛ پس چون فرو نشست، گفت: ای قوم/مردم من! بیگمان من بیزارم از آنچه شرک میورزید.
إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿۷۹﴾
۷۹- من حقگرایانه/تسلیم خدا شده روی خود را به سوی کسی کردم که آسمانها و زمین را پدید آورده است و من از مشرکان/شرک ورزندگان نیستم.
وَحَاجَّهُ قَوْمُهُ قَالَ أَتُحَاجُّونِّي فِي اللَّهِ وَقَدْ هَدَانِ وَلَا أَخَافُ مَا تُشْرِكُونَ بِهِ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ رَبِّي شَيْئًا وَسِعَ رَبِّي كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ ﴿۸۰﴾
۸۰- و قومش/مردمش با او گفت و گو/کشمکش کردند گفت: آیا با من دربارهٔ خداوند گفت و گو/کشمکش میکنید با آن که او مرا ره نموده است؟ و من از آنچه با او شرک میورزید بیم ندارم جز آن که پروردگارم چیزی بخواهد؛ پروردگارم من همه چیز با علم/دانش فرا گرفته است؛ آیا یاد نمیآورید؟
وَكَيْفَ أَخَافُ مَا أَشْرَكْتُمْ وَلَا تَخَافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُمْ بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۸۱﴾
۸۱- و چگونه از آن چه که شما شرک ورزیدید بترسم با آن که شما خود نمیترسید از این که چیزی با خداوند شریک پنداشتید که او هیچ دلیلی/گواهی بر [درستی] آن بر شما فرونفرستاده است؟! پس [بگویید که] کدام یک از ما دو گروه سزاوار ایمنی است اگر میدانید؟
الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ ﴿۸۲﴾
۸۲- آنان که ایمان آورده و ایمان خود را به هیچ ستمی/شرکی نیالودند. آنانند که آنان را ایمنی باشد و هم آنان رهیافتگانند.
وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَاهِيمَ عَلَى قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَنْ نَشَاءُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ ﴿۸۳﴾
۸۳- و اینها حجت/دلیل محکم ما بود که به ابراهیم در برابر قومش/مردمش دادیم. هر که را خواهیم/هر که را که لازم ببینیم به درجاتی بالا میبریم بیگمان پروردگار تو با حکمت و داناست.
وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلًّا هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِنْ قَبْلُ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ﴿۸۴﴾
۸۴- و اسحاق و یعقوب را به او ارزانی داشتیم؛ همه را ره نمودیم و نوح را نیز پیش از آن ره نمودیم و از فرزندان او داوود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را [نیز ره نمودیم] و این چنین پاداش میدهیم نیکوکاران را.
وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ ﴿۸۵﴾
۸۵- و نیز زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را [ره نمودیم] همه از صالحان/شایستگان بودند.
وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿۸۶﴾
۸۶- و نیز اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را [ره نمودیم]، و همه را بر جهانیان همروزگارشان برتری دادیم.
وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿۸۷﴾
۸۷- و نیز از پدرانشان و فرزندانشان/دودمانشان و برادرانشان و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهشان نمودیم.
ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۸۸﴾
۸۸- این (راهی که پیامبران رفتند) است هدایت خداوند که هر یک از بندگانش را که بخواهد/لوازم آن کار را انجام دهد با آن ره مینماید و اگر [آن پیامبران هم] شرک میورزیدند همانا هر چه کرده بودند از [نامهٔ عمل] آنها نابود میگشت.
أُولَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِنْ يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَيْسُوا بِهَا بِكَافِرِينَ ﴿۸۹﴾
۸۹- آنانند کسانی که ما کتاب و حکمت/حکومت و نبوت/پیامبری به آنان دادیم، پس اگر اینان به آن (کتاب، حکمت و نبوت) کفر ورزند همانا قومی/گروهی را بر آن بگماریم که به آن کافر نخواهند بود.
أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ ﴿۹۰﴾
۹۰- آنانند (آن پیامبران) کسانی که خداوند ره نموده آنان را؛ پس تنها از رهنمونی/کتب ایشان پیروی کن. بگو من بر این [پیام رسانی و راهنمایی] مزدی نمی خواهم از شما؛ این جز یادآوری برای جهانیان نیست.
وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قَالُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى بَشَرٍ مِنْ شَيْءٍ قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْكِتَابَ الَّذِي جَاءَ بِهِ مُوسَى نُورًا وَهُدًى لِلنَّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَرَاطِيسَ تُبْدُونَهَا وَتُخْفُونَ كَثِيرًا وَعُلِّمْتُمْ مَا لَمْ تَعْلَمُوا أَنْتُمْ وَلَا آبَاؤُكُمْ قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ ﴿۹۱﴾
۹۱- و [یهودیان و مسیحیان] خداوند را آن گونه که شایستهٔ ارج/شناختن اوست ارج ننهادند/نشناختند چون گفتند: خداوند بر هیچ بشری/کسی چیزی فرو نفرستاده است. بگو [پس] چه کسی فرو فرستاده است کتابی را که موسی آورد که روشنایی و رهنمونی برای مردم بود و شما [پاره ای از] آن را در کاغذها کرده آشکار میسازید و بسیاری را پنهان میدارید؟ و [با آن] چیزهایی به شما آموخته شد که نه شما میدانستید و نه هم پدرانتان. بگو: خداوند [آن را بر موسی فرو فرستاده]، سپس آنان را در فرورفتگی شان[در یاوه سرایی] رها کن که بازی کنند/سرگرم شوند.
وَهَذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ مُصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَهُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ ﴿۹۲﴾
۹۲- و این [قرآن] هم کتابی است که ما فروفرستاده ایم با برکت/خجسته/سودمند است و تصدیق کنندهٔ/به راستی گواهی دهندهٔ آنچه پیش از آن بوده است و تا [مردم] ام القری (مکه) و آنانی را که گرداگرد آنند بیم دهی و آنان که به آخرت ایمان دارند به این [کتاب هم] ایمان میآورند و هم آنان بر نمازشان پایبندی میورزند.
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ قَالَ أُوحِيَ إِلَيَّ وَلَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْءٌ وَمَنْ قَالَ سَأُنْزِلُ مِثْلَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلَائِكَةُ بَاسِطُو أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَكُنْتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ ﴿۹۳﴾
۹۳- و کیست ستمکارتر از آن کسی که بر خداوند دروغی ببندد یا بگوید به من وحی شده، با آنکه چیزی به او وحی نشده و آن کسی که بگوید: من هم نازل فرو خواهم فرستاد مانند آنچه خداوند فرو فرستاده؟ و اگر میدیدی آن گاه که این ستمکاران در کام دشواریهای مرگند و فرشتگان [گماشتهٔ گرفتن جان] دستهای خود را گشاینده گویند نفسهای/جانهای خویش را برآرید امروز که به عذاب خواری/زبونی کیفر داده میشوید به آنچه که سخنانی نا درست بر خداوند میگفتید و از پذیرش آیاتش گردنفرازی مینمودید.
وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَى كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَتَرَكْتُمْ مَا خَوَّلْنَاكُمْ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ وَمَا نَرَى مَعَكُمْ شُفَعَاءَكُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِيكُمْ شُرَكَاءُ لَقَدْ تَقَطَّعَ بَيْنَكُمْ وَضَلَّ عَنْكُمْ مَا كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ ﴿۹۴﴾
۹۴- و [هنگام دوباره زنده شدن شان خداوند چنین خواهد گفت:] اکنون تنهای تنها نزد ما آمدید همان گونه که بار نخست شما را آفریدیم، و آنچه را که به شما بخشیده بودیم پشت سرتان وا نهادید و شفیعانتان را که میپنداشتید آنان شریک شمایانند با شمایان نمیبینیم؛ راستی که پیوند میانتان از هم گسست و آن چه را [شریک ما] میپنداشتید از شما ناپدید شد/از دستتان رفت.
إِنَّ اللَّهَ فَالِقُ الْحَبِّ وَالنَّوَى يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَمُخْرِجُ الْمَيِّتِ مِنَ الْحَيِّ ذَلِكُمُ اللَّهُ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ ﴿۹۵﴾
۹۵- بیگمان خداوند، شکافندهٔ دانه و هسته است/با شکافتن دانه و هسته آفریننده است. او زنده را از مرده بیرون میآورد و بیرون آورندهٔ مرده است از زنده؛ این چنین است خداوند، پس چگونه به آن دروغ بازگردانده میشوید؟
فَالِقُ الْإِصْبَاحِ وَجَعَلَ اللَّيْلَ سَكَنًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ حُسْبَانًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ ﴿۹۶﴾
۹۶- [خداوند] شکافندهٔ سپیده دم است و شب را مایهٔ آرامش و خورشید و ماه را برای حساب/شمارش نهاد این تقدیر/اندازه گیری [خداوند] توانمند داناست.
وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِهَا فِي ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ﴿۹۷﴾
۹۷- و اوست که ستارگان را برای شما نهاد تا با آنها در تاریکیهای خشکی و دریا راه یابید. همانا ما آیات/نشانهها را به گستردگی روشن ساختیم برای مردمی که میدانند.
وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَمُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ ﴿۹۸﴾
۹۸- و اوست که شما را از نفس واحده/یک تن آفرید پس برای مدتی او را جای ماندگاری/جایگیرندگی (رحم مادر/پشت پدر/روی زمین) است و جایی برای به نگهداری سپرده شدن (پشت پدر/زمین/گور). همانا ما آیات/نشانهها را به گستردگی روشن ساختیم برای مردمی که در مییابند.
وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ كُلِّ شَيْءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْهُ خَضِرًا نُخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُتَرَاكِبًا وَمِنَ النَّخْلِ مِنْ طَلْعِهَا قِنْوَانٌ دَانِيَةٌ وَجَنَّاتٍ مِنْ أَعْنَابٍ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُشْتَبِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ انْظُرُوا إِلَى ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَيَنْعِهِ إِنَّ فِي ذَلِكُمْ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿۹۹﴾
۹۹- و اوست که از آسمان آبی فرو فرستاد. پس با آن آب روییدنی هر چیزی را [از خاک] بر آوردیم پس بیرون آوردیم از آن جوانه ای سبز که بیرون میآوریم از آن دانه های برهم نشسته را و از درختان خرما از شکوفههایش خوشههایی نزدیک [رسیده رو به پایین] و دسترس، و نیز باغهایی از انگور و زیتون و انار را همگون و ناهمگون بیرون میآوریم. به میوهٔ آن هنگامی که بار میدهد بنگرید و به رسیدن آن [بنگرید] همانا در این نشانههایی است برای مردمی/گروهی که ایمان دارند.
وَجَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ الْجِنَّ وَخَلَقَهُمْ وَخَرَقُوا لَهُ بَنِينَ وَبَنَاتٍ بِغَيْرِ عِلْمٍ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يَصِفُونَ ﴿۱۰۰﴾
۱۰۰- و برای خدا شریکانی/انبازانی نهادند جنیان [و فرشتگان] را با آن که او آنها را آفریده است. و بی هیچ دانشی برای او پسران و دخترانی تراشیدند؛ او پاک و برتر است از آن چه آنان وصف میکنند/میانگارند.
بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَنَّى يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَكُنْ لَهُ صَاحِبَةٌ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۱۰۱﴾
۱۰۱- نو پدید آورندهٔ آسمانها و زمین است بینمونه؛ چگونه او را فرزندی باشد با آن که او را همسری نیست؟! و او آفریده همه چیز را و او به هر چیزی داناست.
ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿۱۰۲﴾
۱۰۲- این است خداوند. پروردگار/خداوندگار شما پرستیده ای/خدایی نیست جز او؛ آفریدگار هر چیزی است. پس [تنها] او را بپرستید، و او بر هر چیزی وکیل/کارساز است.
لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ ﴿۱۰۳﴾
۱۰۳- دیدگان او را درنیابند و او دریابد دیدگان را. و او باریک بین/به همه ریزهکاریها آشنا/خوشخو/مهربان و آگاه است.
قَدْ جَاءَكُمْ بَصَائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا وَمَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ ﴿۱۰۴﴾
۱۰۴- همانا شما را روشن کنندههای حقیقت از پروردگارتان آمده است. پس هر که [آن حقیقتها را] ببیند به سود خود اوست و هر که خود را به کوری زند به زیان اوست، و [به آنان بگو که] من نگهبان بر [کردار و رفتار] شما نیستم.
وَكَذَلِكَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ وَلِيَقُولُوا دَرَسْتَ وَلِنُبَيِّنَهُ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ﴿۱۰۵﴾
۱۰۵- و این چنین/اینگونه آیات/نشانههای خود را گونه گونه میگردانیم/روشن میکنیم و تا [آنانی که خود را به کوری زدند] بگویند تو درس گرفته ای و تا آن را (قرآن را) برای مردمی که میدانند روشن بیان کنیم.
اتَّبِعْ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ ﴿۱۰۶﴾
۱۰۶- آنچه را پیروی کن که از سوی پروردگارت به تو وحی شده؛ نیست الاهی/پرستیده ای جز او. و از مشرکان روی گردان.
وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَكُوا وَمَا جَعَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ ﴿۱۰۷﴾
۱۰۷- و اگر خداوند میخواست شرک نمیورزدند، و تو را بر آنان نگهبان نگماشتیم و تو بر آنان وکیل/کارساز نیستی.
وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذَلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۱۰۸﴾
۱۰۸- و آنهایی (بتهایی) را که آنان (مشرکان) به جای خداوند میخوانند/و آنانی (مشرکانی) را که [کسان دیگری را] به جای خداوند میخوانند ناسزا نگویید پس تا آنان نیز از روی سرکشی و بی دانشی خداوند را ناسزا نگویند. اینچنین برای هر امتی کردارشان را آراسته ایم، سپس به سوی پروردگارشان است بازگشتشان. پس آگاهشان خواهد ساخت از آن چه میکردند.
وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِنْ جَاءَتْهُمْ آيَةٌ لَيُؤْمِنُنَّ بِهَا قُلْ إِنَّمَا الْآيَاتُ عِنْدَ اللَّهِ وَمَا يُشْعِرُكُمْ أَنَّهَا إِذَا جَاءَتْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۱۰۹﴾
۱۰۹- و با سختترین سوگندهاشان به خداوند سوگند خوردند که اگر آیتی/نشانه ای آنان را آید به راستی به آن ایمان میآورند. بگو نشانهها تنها نزد خداوند است و چه چیزی شما را آگه کند [اگر این کتاب آگه نکند] آن گاه که [نشانهها] آید باز هم ایمان نمیآورند!
وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصَارَهُمْ كَمَا لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَنَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿۱۱۰﴾
۱۱۰- و دلها و بینشهایشان/دیدگانشان را [از روی سرکشی شان] واژگونه میکنیم چنانکه بار نخست به آن ایمان نیاوردند و آنان را وا مینهیم تا در سرکشی شان سرگردان بمانند/فرو روند.